عبارات مورد جستجو در ۸۴۵۶ گوهر پیدا شد:
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۸
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۹
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۵
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۱
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۲
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۷
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۸۱
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۸۳
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۸
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۱۲
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۲۰
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۲۶
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۹
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۶۰
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۷۲
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۳۹۴
سیف فرغانی : رباعیات
شمارهٔ ۹
ابن حسام خوسفی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰
شرر آتش هجران تو در سینه ماست
پرتو عکس خیال تو در آیینه ماست
همدمی نیست که لا او نفسی بنشینم
جز غم عشق تو کان مونس دیرینه ماست
داد خود عاقبت کار ز ما بستاند
روزگار ستم اندیش که در کینه ماست
هر کسی ابن حسام از پی گنجی رنجی
برد نقد سخن ماست که گنجینه ماست
کرسی ما نسزد چرخ که هنگام سخن
ز بر ذروه او پایه زیرینه ماست
پرتو عکس خیال تو در آیینه ماست
همدمی نیست که لا او نفسی بنشینم
جز غم عشق تو کان مونس دیرینه ماست
داد خود عاقبت کار ز ما بستاند
روزگار ستم اندیش که در کینه ماست
هر کسی ابن حسام از پی گنجی رنجی
برد نقد سخن ماست که گنجینه ماست
کرسی ما نسزد چرخ که هنگام سخن
ز بر ذروه او پایه زیرینه ماست
ابن حسام خوسفی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۳
از کس دلم ندید طریق نگاهداشت
جز غم که جانب دل ما را نگاهداشت
دل شد شکسته حال و پریشان از آن جهت
کاندر سواد طرّه خوبان پناه داشت
زان روی با بنفشه مرا هست الفتی
کان شیفته چو زلف تو پشت دوتاه داشت
زلفت سیاه کار تر از خانه منست
کاو هم چو من صحیفه بیضا سیاه داشت
از مصطبه به دوش کشان دوش برده اند
آن را که میل صومعه و خانقاه داشت
عاشق بر آستان تو شب تا دم سحر
با دید پر آب لب عذر خواه داشت
هر کس بضاعتی به سر کوی دوست برد
ابن حسام ناله شبگیر آه داشت
جز غم که جانب دل ما را نگاهداشت
دل شد شکسته حال و پریشان از آن جهت
کاندر سواد طرّه خوبان پناه داشت
زان روی با بنفشه مرا هست الفتی
کان شیفته چو زلف تو پشت دوتاه داشت
زلفت سیاه کار تر از خانه منست
کاو هم چو من صحیفه بیضا سیاه داشت
از مصطبه به دوش کشان دوش برده اند
آن را که میل صومعه و خانقاه داشت
عاشق بر آستان تو شب تا دم سحر
با دید پر آب لب عذر خواه داشت
هر کس بضاعتی به سر کوی دوست برد
ابن حسام ناله شبگیر آه داشت
ابن حسام خوسفی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۷