عبارات مورد جستجو در ۲۳۵۹۳ گوهر پیدا شد:
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۵
بخت ار به مراد با توام بنشاند
گردون ز توام برات دولت راند
پروانهٔ بخت را به دیوان وصال
مرفق چه دهم تا ز منت نستاند
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۸
صد باره وجود را فرو ریخته‌اند
تا همچو تو صورتی برانگیخته‌اند
سبحان الله ز فرق سر تا قدمت
در قالب آرزوی ما ریخته‌اند
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۵۴
خاقانی را جور فلک یاد آید
گر مرغ دلش زین قفس آزاد آید
در رقص آید چو دل به فریاد آید
وز فریادش عهد ازل یاد آید
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۷
خاقانی اگر یار نماید رخسار
رخسار چو زر به ناخنان خسته مدار
از ناخن و زر چهره برناید کار
کز تو همه زر ناخنی خواهد یار
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۹
خاقانی ازین مختصران دست بدار
در کار شگرف همتی دست برآر
پروانه مشو جان به چراغی مسپار
خورشید پرست باش نیلوفر وار
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۰
ای داده تو را دست سپهر و دل دهر
از بخت تو را تخت و هم از دولت بهر
مهر تو کند به لطف و کین تو به قهر
از شوره گل، از غوره مل، از شکر زهر
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۱
دانی ز چه یک نام حق آمد غفار
یعنی که به مجرمان عاصی رحم آر
گر جاهلی از جهل نکردی گنهی
پس عفو همیشه می‌نشستی بیکار
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۲
دل کوفته‌ام چو تخمکان ز آتش قهر
لب شسته به هفت آب ز آلایش دهر
تو بذر قطونا شدی ای شهرهٔ شهر
بیرون همه تریاک و درون سو همه زهر
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۷
هرکس که شود به مال دنیا فیروز
در چشم کسان بزرگ باشد شب و روز
گر بخت سعید و حسن طالع داری
از مال جهان گنج سعادت اندوز
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۸
دود تو برون شود ز روزن یک روز
مرغ تو بپرد از نشیمن یک روز
گیرم که به کام دوست باشی صد سال
ناکام شوی به کام دشمن یک روز
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۸۰
ای نیش به دل زین فلک سفله نواز
وی شیشهٔ عشرت شکن شعبده باز
ای مدت جورت چو ابد دیر انجام
وی نوبت مهرت چو ازل دور آغاز
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۸۵
خاقانی رو چو سیر عریان وش باش
تو تو چو پیاز و دل پر از آتش باش
چون جنبش چرخ گندنائی کش باش
گشنیز تویی دیگ فلک را خوش باش
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۸۶
در طبع بهیمه سار مردم خو باش
با عادت دیوسان ملک نیرو باش
چون جان به نکو داشت بود با او باش
گر حال بد است کالبد را گو باش
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۸۹
خود را مپسند دل پسند همه باش
نقصان بپذیر و سودمند همه باش
فارغ ز لباس عافیت باش چو نخل
بر خاک نشین و سربلند همه باش
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۰
خاقانی اگر نه خس نهادی خوش باش
گام از سر کام در نهادی خوش باش
هرچند به ناخوشی فتادی خوش باش
پندار در این دور نزادی خوش باش
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۹
از صحبت همدمان این دور خلاف
گویم سخنی اگر نگیری به گزاف
چون شیشهٔ ساعت است پیوسته به هم
دلها همه پرغبار و درها همه صاف
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۰۹
من میوهٔ خام سایه پرورد نیم
جز چشمهٔ خورشید جهان‌گرد نیم
گر بر سر خصمان که نه مردند و نه زن
سرپوش زنان نیفکنم مرد نیم
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱۰
احکام شریعت است چون شارع عام
بیرون مرو از راه شریعت یک گام
هرکس که سر از حکم شریعت پیچد
در مذهب اهل معرفت نیست تمام
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱۲
کو زهر؟ که نام دوستکانیش نهم
کو تیغ که آب زندگانیش نهم
کو زخم؟ که حکم آسمانیش نهم
کو قتل که نزل آن جهانیش نهم
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱۹
در مدرسه‌ها درس غلط فهمیدیم
از معنی‌ها لفظ فقط فهمیدیم
بر دعوی غبن ما که خواهد خندید
هر سطری را ز یک نقط فهمیدیم