عبارات مورد جستجو در ۱۰۱۸۱ گوهر پیدا شد:
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۳
یاری که چو ما لطف الهی دارد
در هر دو جهان هرچه تو خواهی دارد
هر چند گدای حضرت سلطان است
از دولت عشق پادشاهی دارد
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶
محبوب جمال خود به آدم بخشید
سرّ حرمش به یار محرم بخشید
هر نقد که در خزانهٔ عالم بود
سلطان به کرم به جود عالم بخشید
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۷
بودش به کمال خویش بودم بخشید
لطفش به کرم شهد شهودم بخشید
او طالب من که ظاهرش گردانم
من طالب او که تا وجودم بخشید
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۵۴
عالم همه پر ز نور سبحانی شد
در سطوت ذات او همه فانی شد
یاری که عنایت الهی دریافت
در هر دو جهان عالم ربانی شد
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۷
توحید دگر باشد و الحاد دگر
خود بنده دگر باشد و آزاد دگر
تو عمر به باد می دهی ای ملحد
دریاب و مده عمر تو بر باد دگر
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۸۸
مفعول یکی فعل یکی فاعل یک
ما راست یقین اگر تو را باشد شک
بردار حجات تا نمائی به حجاب
دریاب نصیحتی که گفتم نیکک
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۹
در کنج فنا گنج بقا یافته ایم
در ملک عدم وجود را یافته ایم
خود را به خدا شناختیم ای عارف
آنگاه خدا را به خدا یافته ایم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۰۱
ما یافته ایم آنچه ما یافته ایم
گم کردهٔ خود را به خدا یافته ایم
گنجی که نیافت هیچکس در عالم
وایافته ایم نیک وایافته ایم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱۲
آن صورت الطاف الهی مائیم
همجامهٔ جامه دار شاهی مائیم
ما محرم راز حضرت سلطانیم
دانندهٔ اسرار کما هی مائیم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۲۲
در نهصد و نه من دو قران می بینم
از مهدی و دجال نشان می بینم
دین نوع دگر گردد و اسلام دگر
این سرّ نهان است عیان می بینم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۳۳
در کوی خرابات حضوری دارم
سرمستم و از عشق سروری دارم
با من بنشین که نیک روشن گردی
کز نـور خدا تمام نــوری دارم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۳۴
گویی که توکل و رضایی دارم
تسلیم و ریاضت و صفایی دارم
این جمله از آن تو مبارک بادت
من در دو جهان یکی خدایی دارم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۴۱
گر صوفی صفهٔ صفا را بینم
ور عاشق رند بینوا را بینم
گر خود نگرم وگر شما را بینم
در هر چه نظر کنم خدا را بینم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۴۲
در ذات همه جلال او می ‌بینم
در حسن همه جمال او می ‌بینم
بینم همه کاینات در عین کمال
این نیز هم از کمال او می‌ بینم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۴۳
این درد همیشه من دوا می ‌بینم
در قهر و جفا لطف و وفا می بینم
در صحن زمین به زیر نه سقف فلک
در هر چه نظر کنــم خدا می‌ بیـنم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۴۸
سمع و بصر و لسان و دست و پایم
چون او باشد به لطف او بر پایم
از جود وجود او وجودی دارم
جاوید به آن وجود او می‌ پایم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۵۸
توحید به توحید نکو می دانیم
خود را به خدا و او به او می ‌دانیم
خود را و تو را به او شناسیم ای عقل
تا ظن نبری که او به تو می ‌دانیم
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۷۰
وقتی که نباشد این خیال من و تو
او باشد و او باشد و او باشد و او
این است بیان لی مع اللّه بر ما
گر عارف کاملی بدانش نیکو
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۷۲
ای مظهر ذات را صفات آمده تو
بل عین صفات را چو ذات آمده تو
بی ذات و صفات کاینات است عدم
ای ذات و صفات کاینات آمده تو
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۷۳
در بحر در آ درّ یتیم از ما جو
آن درّ یتیم از چنین دریا جو
اسمای اله گنج بی ‌پایان است
گنج ار طلبی از همهٔ اشیا جو