عبارات مورد جستجو در ۲۴۳۴۸ گوهر پیدا شد:
همام تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۹
پرده خویش تویی پرده برانداز ز پیش
بار بارت ندهد تا نشوی دشمن خویش
آفتابی ست که از دید؛ کس نیست دریغ
گر هواهای تو چون ابر نباید در پیش
آشنایی نبود جان تو را با جانان
تا به خود باشی وداری سر بیگانه و خویش
هر که برخاست خیال در جهان از نظرش
پادشاهی ست به معنی و به صورت درویش
نفس در راه محبت جو کم از کم گردد
قرب او در نظر دوست شود بیش از پیش
دل که ایمان وی از نور رخ جانان است
چون سر زلف دلارام بود کافر کیش
ای همام این سخنان تو نه طرزی ست که آن
باز یا بند به فکر و خرد دور اندیش
بار بارت ندهد تا نشوی دشمن خویش
آفتابی ست که از دید؛ کس نیست دریغ
گر هواهای تو چون ابر نباید در پیش
آشنایی نبود جان تو را با جانان
تا به خود باشی وداری سر بیگانه و خویش
هر که برخاست خیال در جهان از نظرش
پادشاهی ست به معنی و به صورت درویش
نفس در راه محبت جو کم از کم گردد
قرب او در نظر دوست شود بیش از پیش
دل که ایمان وی از نور رخ جانان است
چون سر زلف دلارام بود کافر کیش
ای همام این سخنان تو نه طرزی ست که آن
باز یا بند به فکر و خرد دور اندیش
همام تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۰
چیست دولت صحبت صاحبدلان دریافتن
با حضور دوستان مهربان دریافتن
روی جانان را که نوق جان مشتاقان ازوست
وصل بی یک انتظاری با کمان دریافتن
سایه های بید بر آب روان فصل بهار
در میان بوستان با دوستان دریافتن
فرصت روز جوانی را غنیمت میشمار
دولت جاوید باشد آن زمان دریافتن
آب حیوان معانی را به شب خیزی طلب
زان که بی ظلمت میسر نیست آن دریافتن
از محبت باز جان را قوت پرواز بخش
تا برو آسان نماید آشیان دریافتن
هر چه داری پیشکش کن بر در ایوان شاه
حضرت سلطان نخواهی رایگان دریافتن
روی جانان را زمین و آسمان آیینه اند
کو نظر تا عکس رویش را توان دریافتن
ای همام از نور روی او اگر بینا شوی
عالم جان را توانی زین جهان دریافتن
با حضور دوستان مهربان دریافتن
روی جانان را که نوق جان مشتاقان ازوست
وصل بی یک انتظاری با کمان دریافتن
سایه های بید بر آب روان فصل بهار
در میان بوستان با دوستان دریافتن
فرصت روز جوانی را غنیمت میشمار
دولت جاوید باشد آن زمان دریافتن
آب حیوان معانی را به شب خیزی طلب
زان که بی ظلمت میسر نیست آن دریافتن
از محبت باز جان را قوت پرواز بخش
تا برو آسان نماید آشیان دریافتن
هر چه داری پیشکش کن بر در ایوان شاه
حضرت سلطان نخواهی رایگان دریافتن
روی جانان را زمین و آسمان آیینه اند
کو نظر تا عکس رویش را توان دریافتن
ای همام از نور روی او اگر بینا شوی
عالم جان را توانی زین جهان دریافتن
همام تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۵
به خوبی ست هر دل نوازی ایازی
ولی همچو محمود کو پاک بازی
نخواهم که روی رقیبان ببینم
گدارا ز سگ واجب است احترازی
جهان پر ز حسن است کو مهر ورزی
که با ناز خوبان نماید نیازی
ز هجران وصل دلارام ما دان
به هر جا که پیداست سوزی و سازی
به گوش محبت شنو ذکر جانان
ز آواز ناقوس و بانگی نمازی
به چشم حقیقت نگه کن در اشیا
که تا در دو عالم نیابی مجازی
همام این سخن با کسی گو که داند
به کبکی مده طعمه شاهبازی
زهی خوش مجالی که باران همدم
از اغیاره پوشیده گویند رازی
ولی همچو محمود کو پاک بازی
نخواهم که روی رقیبان ببینم
گدارا ز سگ واجب است احترازی
جهان پر ز حسن است کو مهر ورزی
که با ناز خوبان نماید نیازی
ز هجران وصل دلارام ما دان
به هر جا که پیداست سوزی و سازی
به گوش محبت شنو ذکر جانان
ز آواز ناقوس و بانگی نمازی
به چشم حقیقت نگه کن در اشیا
که تا در دو عالم نیابی مجازی
همام این سخن با کسی گو که داند
به کبکی مده طعمه شاهبازی
زهی خوش مجالی که باران همدم
از اغیاره پوشیده گویند رازی
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۲
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۵
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۶
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۵۳
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۷۱
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۷۳
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۸۱
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۸۶
همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۹۷
همام تبریزی : مفردات
شمارهٔ ۱
همام تبریزی : مفردات
شمارهٔ ۲
همام تبریزی : مفردات
شمارهٔ ۸
همام تبریزی : مفردات
شمارهٔ ۱۰
همام تبریزی : مفردات
شمارهٔ ۳۵