عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۷
از ذات خداوند کسی آگه نیست
بر کنه کمال او خرد را ره نیست
فرمود علی ز آنچه آری به تمیز
مخلوق خیال تست آن الله نیست
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶
ای آنکه ز علم تو برون هستی نیست
محو از نظرت بلندی و پستی نیست
در ملک وجود از ازل تا به ابد
جز دست تو ای دست خدا،دستی نیست
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۰
ای سجده‌گه اهل وفا ابرویت
وی قبله جان حق‌پرستان کویت
هرسو که کنم روی و به هرجا که روم
باشد به خدا روی دل من سویت
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۸
چندت به طریق ناصوابست بسیچ
اینقدر به بحث جبر و تفویض مپیچ
از حادث و از قدیم کم گو هستی
حق است و تجلیات حق دیگر هیچ
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲
هر قدر برای تو میسر گردد
آن کن دل زاری از تو بهتر گردد
ور شاد نمی‌کنی دلی را زنهار
مگذار دلی از تو مکدر گردد
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۶
خود بد بود آنکس که بدم نام برد
خود نیک بود هر آنکه نیکم شمرد
از صاف دلی من به مثل آینه‌ام
در آینه هرکه روی خود می‌نگرد
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۵۰
خورشید که عالمی مزین دارد
دانی چه بیان با تو و با من دارد
گوید که شوید روشنی بخش کسان
تا چون منتان خدای روشن دارد
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴
چون بهر وجود موج زن ز اسما شد
زان موج حباب آدمی پیدا شد
پس باد اجل وزید از سمت قضا
بشکست حباب و محو در دریا شد
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱
خفت بکسان مده کسان محترمند
از خرد و کلان پیر و جوان محترمند
گر راه به توحید بیابی دانی
کافراد بشر یکان‌یکان محترمند
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۸
شاهی که به اسرار جهان دانا بود
از رتبه به کل ما خلق مولا بود
شب‌ها به خرابه‌ها ز روی شفقت
همدم به جذامیان نابینا بود
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۶
ای داده مرا بقدرت خویش وجود
ننموده دمی قطع ز من رشتهٔ جود
در هر نفس آن جود مضاعف طلبم
دارد طمعی چنین به موجد موجود
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۰
ای آنکه تو را بر آستان خوانده شود
هرکس که ز هر پناهگه رانده شود
ای پیر طریق خضر ای شاه شهید
مگذار صغیر خسته وامانده شود
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۵
گوئی که چسان جهان نوردیده شود
رودیده بدست آر که آن دیده شود
این بزم به پیش دیدهٔ اهل نظر
در هر نفسی چیده و برچیده شود
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۷
از روز ازل هماره تا یوم نشور
از آنچه که دور میزند چرخ یدور
یکدور غرض ز آن همه دور است آنهم
دوری که در آن دور علی کرد ظهور
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۹
چونراحت خویش خواهی از زحمت غیر
هشدار که کافری تو در کعبه و دیر
چونراحت غیرخواهی از زحمت خویش
مسلم شدی و عاقبتت گشت بخیر
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱ - این رباعی اثر طبع رضا صغیر متخلص به سعید میباشد
روسوی حقیقت کن و بگذر ز مجاز
یعنی که مبر بسوی کس دست نیاز
با غیر خدا مگوی راز دل خویش
چون نیست بغیر او کسی محرم راز
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱
جان عشق و محبت است جانرا بشناس
حق بیخودی است این بیانرا بشناس
هرجا من و ما ز در درآید نفس است
با این دو نشان خاص آنرا بشناس
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱
من دیده به احسان علی دارم و بس
سر در خط فرمان علی دارم و بس
هرکس زده دست خود به دامان کسی
من دست به دامان علی دارم و بس
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱ - در مسافرت بمشهد گفته شد
از دیدن آفتاب در خطهٔ طوس
چندیست که گشته‌اند مردم مأیوس
خورشید به ابر گشته پنهان گوئی
گردیده خجل ز طلعت شمس شموس
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲
ای میر حجازی ای شه خطهٔ طوس
ای روی تو در سپهر دین شمس شموس
خواهم که ز راه لطف دستم گیری
یعنی ز کرم بخوانیم بر پا بوس