هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان هویت دوگانه و پیچیده خود می‌پردازد. او خود را هم‌زمان متعلق به دنیای زهد و عرفان (راهب دیر، ساجد لات) و نیز دنیای می و مستی (خرابات) می‌داند. شاعر تأکید می‌کند که نه‌تنها درک او از توحید و حقیقت با دیگران متفاوت است، بلکه بیان او نیز منحصربه‌فرد و فراتر از عبارات متعارف است. او با غرور از خرد و هنر خود سخن می‌گوید و ادعا می‌کند که حتی عقل کل و نفس قدسی نیز به او احترام می‌گذارند. شاعر در پایان تأکید می‌کند که تنها یک چیز را راست گفته است: اینکه او دردکشیده‌ای از خرابات است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم پیچیده عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادهای خاص مانند خرابات و می‌نوشی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا گمراه‌کننده باشد.

شمارهٔ ۸۰۱

کوزه بر دوشِ راهب دیرم
حلقه در گوش ساجد لاتم

من که دردی کش خراباتم
فارغ از طمطراق و طاماتم

گاه از مشرکانِ توحیدم
گاه از موقِنانِ غلّاتم

نه که در حوضِ کوثرِ تحقیق
آب جاری بود مجاراتم

نه که در درجِ مدرجِ توحید
در مکنون بود عباراتم

به خرد می سزد مفاخرتم
به هنر می رسد مباهاتم

عقل کلّی به اختیار دهد
بوسه بر آستانِ ابیاتم

نفسِ قدسی به احتیاط نهد
دست بر نبضِ نفی و اثباتم

مگر افسانه گوی پندارد
که چو او راوی روایاتم

نیستم از معلّمانِ جهول
نه که من ناسخِ مقالاتم

دیده کو تا ببیند اسرارم
گوش تا بشنود اشاراتم

نه نزاری به هرزه لاف مزن
بیش ازین برمگو محالاتم

نه به دعوی به ابتدا گفتی
فارغ از طمطراق و طاماتم

یک سخن راست گفته ای از خویش
من که دردی کشِ خراباتم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.