هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و شاعرانه به موضوع عشق الهی و سلوک معنوی میپردازد. شاعر از مدعیان بیخبر از حقیقت عشق انتقاد میکند و عشق را عین حیات و راه نجات میداند. او بر اهمیت اخلاص، تسلیم در برابر عشق و دوری از تظاهر تأکید دارد.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتزاعی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین استفاده از استعارههای پیچیده و واژگان ادبی سطح بالا، مناسب مخاطبان با دانش زبانی و تجربهی زندگی بیشتر است.
شمارهٔ ۷۳۲
مدعیان می نهند پای برون از گزاف
بی خبران می زنند از حرم عشق لاف
آری از آنجا که اوست هیچ دگر نیست دوست
ما و خرابات و می حاج و منا و طواف
عین حیات است عشق غرق در آن عین شو
در سخن می فشان چون قلم از شین و قاف
بیش مباش ای پسر طالب درمان دل
دردی دل آمده است داروی دلهای صاف
گردن اخلاص نه زیر لگدکوب عشق
سر چه کشی زین طناب جان نبری زین مصاف
ای که به خود ناقصی دست بشوی از وجود
مرد کمالی ولی کرده ازو طرح کاف
هیچ ندانی خموش بیش به شوخی مکوش
شرح مودت مگوی شعر محبت مباف
گر ننشینی ز پای عاقبت آری به دست
طالب مقصود را جنبش دردی کفاف
چند کنم بی زبان چند زنم بی فغان
ناله ی آهن گداز نعره ی گردون شکاف
کرد دماغ جهان پر ز بخار و بخور
کلک نزاری به حبر آهوی چینی زناف
بی خبران می زنند از حرم عشق لاف
آری از آنجا که اوست هیچ دگر نیست دوست
ما و خرابات و می حاج و منا و طواف
عین حیات است عشق غرق در آن عین شو
در سخن می فشان چون قلم از شین و قاف
بیش مباش ای پسر طالب درمان دل
دردی دل آمده است داروی دلهای صاف
گردن اخلاص نه زیر لگدکوب عشق
سر چه کشی زین طناب جان نبری زین مصاف
ای که به خود ناقصی دست بشوی از وجود
مرد کمالی ولی کرده ازو طرح کاف
هیچ ندانی خموش بیش به شوخی مکوش
شرح مودت مگوی شعر محبت مباف
گر ننشینی ز پای عاقبت آری به دست
طالب مقصود را جنبش دردی کفاف
چند کنم بی زبان چند زنم بی فغان
ناله ی آهن گداز نعره ی گردون شکاف
کرد دماغ جهان پر ز بخار و بخور
کلک نزاری به حبر آهوی چینی زناف
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.