هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر عشق و دلدادگی شاعر به معشوق است که با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی مانند کعبه، محراب، زلف کمند و غمزه خونریز توصیف شده است. شاعر از اسارت در دام عشق و جادوی معشوق می‌گوید و خود را معتقد پیر مغان می‌داند که در این راه نیازمند ارشاد است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای درک کامل نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی داشته باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۹

ای کعبه تحقیق سر کوی تو ما را
محراب دعا قبله ابروی تو ما را

آن زلف کمند افکن و آن غمزه خونریز
بستند و بکشتند به یرغوی تو ما را

هرچند ز بیراه به راه آوَرَدَم دل
از ره ببرد غمزه جادوی تو ما را

من معتقد پیر مغانم که در این راه
ارشاد طریقت بکند سوی تو ما را

از ظلمت گیسوی تو بیرون نتوان رفت
گر مشعله داری نکند روی تو ما را

دی چشم تو با غمزه به تاراج دل آمد
بردند سراسیمه به انجوی تو ما را

بر پای دل ابن حسام است کمندی
زان طرّه که بسته است به یک موی تو ما را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.