هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد فراق و عشق ناکام سخن میگوید. شاعر از تاریکی زندگی بدون معشوق مینالد و از ناز و کرشمههای او یاد میکند. همچنین، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، و زهد و عرفان اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و نگاه عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۸۷۳
بر من کنون که بی تو جهان تیره فام شد
ای شمع جان، در آی که روزم به شام شد
تو خوش به ناز خفته که عیشت حلال بادت
مسکین کسی که خواب به چشمش حرام باشد
هر مرغ شاد با گل و هر سرو در چمن
بیچاره بلبلی که گرفتار دام شد
ناز و کرشممه ای که کنی هر دم، ای صبا
می زیبدت که پیش تو سلطان غلام شد
در آستانت لاف رسیدن کرا رسد
آن را که زیر پای دو عالم دو گام شد
گفتی نه ای تمام به عشق، آری این سخن
دانی، چو بشنوی که فلانی تمام شد
بدنامی است عشق بتان، دور به زما
آن عاشقی که دور ز ما نیکنام شد
دی آن کلاه زهد که صوفی به فرق داشت
بر دست ساقیی چو تو امروز جام شد
خسرو که زیست با همه خوبان به تو سنی
اینک به نیم چابک عشق تو رام شد
ای شمع جان، در آی که روزم به شام شد
تو خوش به ناز خفته که عیشت حلال بادت
مسکین کسی که خواب به چشمش حرام باشد
هر مرغ شاد با گل و هر سرو در چمن
بیچاره بلبلی که گرفتار دام شد
ناز و کرشممه ای که کنی هر دم، ای صبا
می زیبدت که پیش تو سلطان غلام شد
در آستانت لاف رسیدن کرا رسد
آن را که زیر پای دو عالم دو گام شد
گفتی نه ای تمام به عشق، آری این سخن
دانی، چو بشنوی که فلانی تمام شد
بدنامی است عشق بتان، دور به زما
آن عاشقی که دور ز ما نیکنام شد
دی آن کلاه زهد که صوفی به فرق داشت
بر دست ساقیی چو تو امروز جام شد
خسرو که زیست با همه خوبان به تو سنی
اینک به نیم چابک عشق تو رام شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.