هوش مصنوعی: متن درباره مردی بخیل است که پسرش بیمار است. مردم به او پیشنهاد می‌کنند که برای شفای پسرش ختم قرآن یا قربانی انجام دهد، اما او به دلیل بخل، مصحف مهجور (قرآن بی‌استفاده) را ترجیح می‌دهد. صاحب دلی اشاره می‌کند که این انتخاب به این دلیل است که قرآن بر زبان مردم جاری است اما پول در دلشان جای دارد. مردم برای یک دینار مانند خر در گل می‌مانند، اما برای خواندن سوره‌ای کوچک مانند الحمد حاضرند صد بار آن را بخوانند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و اجتماعی است که درک آن نیاز به تجربه و شناخت کافی از مسائل انسانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

حکایت شمارهٔ ۷

توانگری بخیل را پسری رنجور بود، نیک خواهان گفتندش مصلحت آنست که ختم قرآنی کنی از بهر وی یا بذل قربانی. لختی به اندیشه فرو رفت و گفت مصحف مهجور اولیتر است که گله دور.
صاحب دلی بشنید و گفت ختمش به علت آن اختیار آمد که قرآن بر سر زبانست و زر در میان جان

به دیناری چو خر در گل بمانند
ور الحمدی بخواهی صد بخوانند
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.