هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و رهایی از قید عقل و خرد سخن می‌گوید. او عقل را مانعی برای رسیدن به عشق حقیقی می‌داند و از شمس تبریزی به عنوان منبع الهام و عشق یاد می‌کند. شاعر از مستی عشق و بی‌خبری از خروش خود سخن می‌گوید و از عقل می‌خواهد که از او دور شود یا در عشق او حل گردد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۵۹

عقل آمد عاشقا خود را بِپوش
وایِ ما ای وایِ ما از عقل و هوش

یا بُرو از جمعِ ما ای چَشم و عقل
یا شَوَم از نَنگِ تو‌ بی‌چَشم و گوش

تو چو آبی ز آتشِ ما دور شو
یا دَرآ در دیگِ ما با ما بِجوش

گَر‌ نمی‌خواهی که خُردت بِشْکَند
مُرده شو با موج و با دریا مَکوش

گَر بگویی عاشقم هستْ اِمْتِحان
سَر مَپیچ و رَطْلِ مَردان را بِنوش

می‌خُروشَم لیکِن از مَستیِّ عشق
هَمچو چَنگَم‌ بی‌خَبَر من از خُروش

شَمس تبریزی مرا کردی خَراب
هم تو ساقی هم تو میْ هم میْ فُروش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.