هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق، زندگی، غم و شادی سخن می‌گوید. او از تغییرات زندگی، عشق به معشوق و جستجوی معنای عمیق‌تر در زندگی صحبت می‌کند. شاعر از مفاهیمی مانند عشق، تقدیر، تغییر و جستجوی معنویت استفاده می‌کند تا احساسات خود را بیان کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر دیده می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۱۷۱

دَر بِگُشا کامَد خامی دِگَر
پیش کَشی کُن دو سه جامی دِگَر

هین که رَسیدیم به نزدیکِ دِهْ
هَمرَهِ ما شو دو سه گامی دِگَر

هین هَله چونی تو زِ راهِ دراز؟
هر قَدَمی غُصّه و دامی دِگَر

غُصّه کجا دارد کانِ عَسَل؟
ای کِه تو را سیصد نامی دِگَر

بَسته بُدی تو دَر و بامِ سَرا
آمَدَت آن حُکمْ زِ بامی دِگَر

گَر به سَنامِ سَرِ گَردون روی
بر تو قَضا راست سَنامی دِگَر

ای زِ تو صد کامْ دِلَم یافته
می‌طَلَبد دلْ زِ تو کامی دِگَر

ای رُخ و رُخسارِ تو رومی دِگَر
ای سَرِ زُلْفینِ تو شامی دِگَر

سویِ چُنان روم و چُنان شامْ رو
تا بِبَری دولَتِ را می ‌دِگَر

لُطْفِ تو عام آمد چون آفتاب
گیر مرا نیز تو عامی دِگَر

هر سَحَری سَر نَهَدَت آفتاب
گوید بِپْذیر غُلامی دِگَر

بر تو و برگِردِ تو هر کَس که هست
دَم به دَم از عَرشْ سَلامی دِگَر

بی سُخَنی رَه رُوِ راهِ تو را
در غَم و شادی‌‌ست پیامی دِگَر

این غَم و شادی چو زِمامِ دِلَند
ناقه حَق راست زِمانی دِگَر

شادْ زمانی که بِبَندَم دَهَن
بِشْنَوم از روحْ کلامی دِگَر

رَخْت ازین سویْ بدان سو کَشَم
بِنْگَرَم آن سویْ نِظامی دِگَر

عیشِ جهان گَردد بر من حَرام
بینم من بیتِ حَرامی دِگَر

طُرْفه که چون خُنْبِ تَنَم بِشْکَنَد
یابد این باده قِوامی دِگَر

توبه مَکُن زین که شُدم ناتَمام
بَعدِ شُدن هست تَمامی دِگَر

بس کُنم ای دوست تو خود گفته گیر
یک دو سه میم و دو سه لامی دِگَر
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.