هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که از عشق و جذبه‌ی معنوی سخن می‌گوید. شاعر از آمدن معشوقی الهی به میخانه و تأثیرات روحانی آن بر خود و دیگران صحبت می‌کند. این معشوق با نشانه‌ها و رفتارهای خود، شاعر و دیگران را به سمت تازگی و حیات معنوی هدایت می‌کند. شاعر همچنین از رنج‌ها و دام‌هایی که در این مسیر وجود دارد سخن می‌گوید، اما در نهایت، این عشق و جذبه‌ی معنوی است که به او و دیگران آرامش و شادی می‌بخشد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و دام‌های معنوی ممکن است نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری برای درک کامل داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۷۳

آمد بُتِ میخانه تا خانه بَرَد ما را
بِنْمود بهارِ نو تا تازه کُند ما را

بُگْشاد نشانِ خود بَربَست میانِ خود
پُر کرد کَمانِ خود تا راه زَنَد ما را

صد نُکته دَرانَدازَد صد دام و دَغَل سازد
صد نَرْدِ عَجَب بازد تا خوش بِخورَد ما را

رو سایه‌ی سَروَش شو پیش و پَسِ او می‌دو
گر چه چو درختِ نو از بُن بِکَند ما را

گَر هَست دِلَش خارا مَگْریز و مَرو یارا
کَاوَّل بِکُشَد ما را واخِر بِکَشَد ما را

چون ناز کُند جانان اَنْدَر دلِ ما پنهان
بر جُمله‌ی سُلطانان صد ناز رَسَد ما را

بازآمد و بازآمد آن عُمرِ دراز آمد
آن خوبی و ناز آمدتا داغ نَهَد ما را

آن جان و جهان آمد وان گنجِ نَهان آمد
وان فَخْرِ شَهان آمد تا پَرده دَرَد ما را

می‌آید و می‌آید آن کَس که همی‌باید
وَزْ آمدنش شاید گر دل بجهد ما را

شَمسُ الْحق تبریزی در برج حَمَل آمد
تا بر شجر فطرت خوش خوش بپزد ما را
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.