هوش مصنوعی:
این شعر از عبید زاکانی به بیان عشق و جفای معشوق و ناامیدی از بیوفایی دنیا میپردازد. شاعر از زیباییهای معشوق و رنجهای عشق سخن میگوید و در نهایت به دوستی و وفاداری اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و ناامیدی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد. همچنین، درک برخی از استعارههای شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۸
سیاه چرده بتم را نمک ز حد بگذشت
عتاب او چو جفای فلک ز حد بگذشت
لطافت لب و دندان و مستی چشمش
چو می پرستی ما یک به یک ز حد بگذشت
به لابه گفت که از حد گذشت جور رقیب
به طنز گفت که بی هیچ شک ز حد بگذشت
بنوش بادهٔ صافی ز دست دلبر خویش
که بیوفائی چرخ و فلک ز حد بگذشت
عبید را دل سنگینش امتحان کردند
عیار دوستیش بر محک ز حد بگذشت
عتاب او چو جفای فلک ز حد بگذشت
لطافت لب و دندان و مستی چشمش
چو می پرستی ما یک به یک ز حد بگذشت
به لابه گفت که از حد گذشت جور رقیب
به طنز گفت که بی هیچ شک ز حد بگذشت
بنوش بادهٔ صافی ز دست دلبر خویش
که بیوفائی چرخ و فلک ز حد بگذشت
عبید را دل سنگینش امتحان کردند
عیار دوستیش بر محک ز حد بگذشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.