هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساس تنهایی و دلتنگی خود میگوید و بیان میکند که هیچکس در دنیا به اندازه او دلتنگی را درک نمیکند. او از درد عشق و جفای معشوق مینالد و اشاره میکند که هیچکس از آتش عشق و خار جفا در امان نیست. همچنین، شاعر به بیوفایی و ستمکاری برخی افراد اشاره میکند و تأکید میکند که هیچکس به اندازه معشوق او ستمکار و عهدشکن نیست. در پایان، شاعر به روز قیامت اشاره میکند و میگوید که در آن روز همه خواهند فهمید که او چه رنجهایی کشیده است.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی مانند عشق، دلتنگی، رنج و بیوفایی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ستمکاری و عهدشکنی ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.
غزل ۸۳
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
گلگشت چمن با دل آسوده توان کرد
آزرده دلان را سر گلگشت چمن نیست
از آتش سودای تو و خار جفایت
آن کیست که با داغ نو و ، ریش کهن نیست
بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست
اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست
در حشر چو بینند بدانند که وحشیست
آنرا که تنی غرقه به خون هست و کفن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
گلگشت چمن با دل آسوده توان کرد
آزرده دلان را سر گلگشت چمن نیست
از آتش سودای تو و خار جفایت
آن کیست که با داغ نو و ، ریش کهن نیست
بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست
اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست
در حشر چو بینند بدانند که وحشیست
آنرا که تنی غرقه به خون هست و کفن نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۸۲
گوهر بعدی:غزل ۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.