هوش مصنوعی: 
                                این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوقی مست و بیپروا سخن میگوید که با ناز و غمزه و دشنهای در دست به سوی او میآید. معشوق او را به بادهنوشی و مستی دعوت میکند و از غفلت او از لذتهای زندگی گلایه میکند. شاعر در ادامه به توصیف زیبایی معشوق و تأثیر او بر جهان میپردازد و از شکستن قید و بندهای تقوا و ناموس توسط معشوق سخن میگوید.
                                
                                                                رده سنی: 
                                16+
                                متن شامل مفاهیم عاشقانهای است که با اشارات عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده همراه است. همچنین، اشاره به مستی و شکستن قید و بندهای اجتماعی ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب باشد. درک کامل این متن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.
                            
                        شمارهٔ ۴۹۲
                                                                                                                                            
                                                                            دوش آن مه دو هفته من با هزار فن
                                        
آمد بمیل صحبت مستان ذوالمنن
                                                                                                                                                                                    
عیاش و سرفراز و جهان سوز و جامه چاک
طناز و ترکتاز و دل افروز و پر فتن
                                                                                                                                                                                    
پرناز و بی نیاز و معربد، عجب عجب!
سرمست و پای کوب و غزل خوان و غمزه زن
                                                                                                                                                                                    
از ناز کج نهاده کله را و جنگ جوی
دشنه بکف گرفته و تشنه بخون من
                                                                                                                                                                                    
گفتا: برو بکوی سلامت، که غافلی
از ذوق جام باده مستان و درددن
                                                                                                                                                                                    
ای مقتدای شهر، که محروم و غافلی
از دولت مساعد رسوای انجمن
                                                                                                                                                                                    
اوصاف حسن تست غزلهای بلبلان
حیران آن جمال گل و لاله در چمن
                                                                                                                                                                                    
ذرات کون رو بتو دارد بهر طریق
مستان جام تست: اگر یخشی، گر یمن
                                                                                                                                                                                    
قاسم شکست شیشه تقوی و ننگ و نام
از اقتضای زلف چلیپای پرشکن
                                                                                                                                    
                                                            آمد بمیل صحبت مستان ذوالمنن
عیاش و سرفراز و جهان سوز و جامه چاک
طناز و ترکتاز و دل افروز و پر فتن
پرناز و بی نیاز و معربد، عجب عجب!
سرمست و پای کوب و غزل خوان و غمزه زن
از ناز کج نهاده کله را و جنگ جوی
دشنه بکف گرفته و تشنه بخون من
گفتا: برو بکوی سلامت، که غافلی
از ذوق جام باده مستان و درددن
ای مقتدای شهر، که محروم و غافلی
از دولت مساعد رسوای انجمن
اوصاف حسن تست غزلهای بلبلان
حیران آن جمال گل و لاله در چمن
ذرات کون رو بتو دارد بهر طریق
مستان جام تست: اگر یخشی، گر یمن
قاسم شکست شیشه تقوی و ننگ و نام
از اقتضای زلف چلیپای پرشکن
                                    وزن:  مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
                                
                                                                                        
                                    قالب:  غزل
                                
                                                                                        
                                    تعداد ابیات:  ۹                                
                            
                                                            
                            
                                                        
                            
                                این گوهر را بشنوید
                            
                            
                                                        این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
                            گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۱
                        
                    
                                                    
                        
                            گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۳
                        
                    
                                
            
                            نظرها و حاشیه ها
                        
                        
                        شما نخستین حاشیه را بنویسید.
                                                                     
                                         
                                         
                                         
                                         
                         
                        