عبارات مورد جستجو در ۲۳۵۹۳ گوهر پیدا شد:
عنصری بلخی : رباعیات
شمارهٔ ۷
آفاق بپای آه ما فرسنگیست
وز آتش ما سپهر دود آهنگیست
در پای امید ماست هر جا خاریست
بر شیشۀ عمر ماست هرجا سنگیست
عنصری بلخی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳
چون نار رخی از نور پر مایه که دید
گسترده بروز بر ز شب سایه که دید
بر توبه از گناه پیرایه که دید
ایمان و نفاق هر دو همسایه که دید
عنصری بلخی : رباعیات
شمارهٔ ۳۷
خوش خو دارم بکار ، بدخو چکنم
چون هست هنر نگه به آهو چکنم
چون کار گشاده گشت نیرو چکنم
با زشت مرا خوشست نیکو چکنم
عنصری بلخی : رباعیات
شمارهٔ ۴۷
باید که تو اینقدر بدانی به یقین
کان کو چو تویی برآرد از خاک زمین
ناخواسته داد آنچه بایست همه
ناگفته دهد هر آنچه آید پس از این
عنصری بلخی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷
چون مهره بروی تخته نردیم همه
گاهی جمعیم و گاه فردیم همه
سرگشتۀ چرخ لاجوردیم همه
تا درنگرید درنوردیم همه
عنصری بلخی : رباعیات
شمارهٔ ۶۰
منگر تو بدو تا نشود دلت از راه
ور سیر شدی ز دل برو کن تو نگاه
ور درد نخواهی تو برو عشق مخواه
عشق ار خواهی مکن دل از درد تباه
عنصری بلخی : رباعیات
شمارهٔ ۷۶
گر زلف ترا رخ تو منزل نشدی
تاریکی شب ز خلق زایل نشدی
گر بر حکما وصف تو مشکل نشدی
فرزانه ز دیدار تو بیدل نشدی
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۳
عصا بر گرفتن نه معجز بود
همی اژدها کرد باید عصا
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۵
پیلان ترا رفتن بادست و تن کوه
دندان نهنگ و دل و اندیشۀ کندا
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۶
چون آب ز بالا بگراید سوی پستی
وز پست چو آتش بگراید سوی بالا
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۱۷
نزدیک عقل جمله درین عهد باورست
کامروز همچو جهل خرد زشت و آورست
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۲۰
ز راستی و بلندی که مر ترا بالاست
بو صفت اندر معنی بلند گردد و راست
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۲۱
اگر چه تنها باشد همه جهان با اوست
و گرچه با او باشد همه جهان تنهاست
گناه دشمن پوشد چو تیره گشت بعفو
بچیرگی در عفو از شمایل حکماست
عجب مدار ز من گر مدیح او گویم
که هرک گوید جز من بمدح او گویاست
ز فضل و مخبر و منظر بر او گوا بس کن
که آشکارٍۀ مرد از نهان مرد گواست
بسان آب و گیا خدمتش قرار دلست
بلی دل آنجا گیرد قرار کآب و گیاست
مدار نام نکو گرد فضل نیک بود
که فعل نیکو فضلست و نام نیک زکاست
صلاح بندۀ مخلص که دائم افزون باد
و آن کسی که همی نفی جست شد کم و کاست
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۲۹
گولی تو از قیاس که گر بر کشد کسی
یک کوزه آب ازو بزمان تیره گون شود
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۳۹
گرفت از ماه فروردین جهان فر
چو فردوس برین شد هفت کشور
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۵۱
همیشه دانش ازو شاکرست و زر بگله
از آنکه کرد مر این را عزیز و آنرا خوار
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۵۳
هزار لاله و گردش ز مشک لاله هزار
بهار چین و شکفته در او نهفته بهار
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۵۴
اگر چه باد ندارد ز نقش و عطر خبر
بتابش اندر نقاش گردد و عطار
گهی بگستردش همچو مشگ بر لاله
گهیش توده کند چون بنفشه بر گلزار
گهش چو سلسله دارد شکسته بر پیوند
گهش چو دایره دارد کشیده بر پرگار
ازوست رونق آن روی و این چنین نشگفت
که ابر تیره بود رونق شکفته بهار
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۶۰
تو جهانی دیگری جوهر درنگ آتش فعال
آب نفع و باد صولت ، هم تو هفتی هم چهار
ماه طلعت مهر دولت زهره زینت تیز فهم
مشتری اخلاق و بهرام آفت و کیوان دمار
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۶۸
ملک چو اختر و گیتی سپهر و در گیتی
همیشه باید گشتن چو بر سپهر اختر