عبارات مورد جستجو در ۸۴۵۶ گوهر پیدا شد:
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۲۲۹
از خرابی چون نگه دارم دل دیوانه را؟
سیل یک مهمان ناخوانده است این ویرانه را
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۲۳۲
کم نشد از گریه اندوهی که در دل داشتم
پاک نتوان کرد با دامان تر آیینه را
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۲۶۵
صاحب نامند از ما عالم و ما تیره‌روز
طالع برگشتهٔ نقش نگین داریم ما
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۲۷۶
از بال و پر غبار تمنّا فشانده‌ایم
بر شاخ گل گران نبود آشیان ما
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۲۸۰
غنچهٔ دلگیر ما را برگ شکّرخند نیست
ای نسیم عافیت، شبگیر کن از کوی ما
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۲۸۶
تیره روزیم، ولی شب همه‌شب می‌سوزد
شمع کافوری مهتاب به ویرانهٔ ما
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۲۹۴
نمی‌بود اینقدر خواب غرور دلبران سنگین
اگر می‌داشت آوازی، شکست شیشهٔ دلها
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۳۰۱
نمی‌خلد به دلی نالهٔ شکایت من
شکست شیشه من بی‌صداست همچو حباب
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۱
بود ز وضع جهان هایهای گریهٔ من
ز سنگلاخ فغان ساز می‌کند سیلاب
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۳۱۲
من آن شکسته‌بنایم درین خراب‌آباد
که در خرابی من ناز می‌کند سیلاب
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۳۳۴
خار خاری به دل از عمر سبکرو مانده است
مشت خار و خسی از سیل به ویرانه به‌جاست
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۳۸۳
می‌شوم من داغ، هر کس را که می‌سوزد فلک
از چراغ دیگران غمخانهٔ من روشن است
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۳۸۵
سیل درماندهٔ کوتاهی دیوار من است
بی سرانجامی من خانه‌نگهدار من است
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۳۹۱
خزان ز غنچهٔ تصویر، راست می‌گذرد
همیشه جمع بود خاطری که غمگین است
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۴۰۴
کنعان ز آب دیدهٔ یعقوب شد خراب
ابر سفید اینهمه باران نداشته است
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۴۰۹
غم پوشش برونم را گرفته است
خیال نان درونم را گرفته است
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۴۱۰
ز فکر جامه و نان چون برآیم ؟
که بیرون و درونم را گرفته است
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۴۱۵
سپهر خون به دلم می‌کند، نمی‌داند
که آبروی سفال شکسته از باده است
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۴۲۲
تا گذشتی گرم چون خورشید از ویرانه‌ام
از گرستن گل به چشم روزنم افتاده است
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۴۲۳
غفلت پیریم از عهد جوانی بیش است
خواب ایّام بهارم به خزان افتاده است