عبارات مورد جستجو در ۱۰۱۸۱ گوهر پیدا شد:
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۰
ایزد که بکعبه کرد حکم سفرت
آنست که باشد از غریبان خبرت
موقوف کند برحمتت در عرفات
تا رحم کنی تو هم به موقوف درت
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۱
آن چار کتاب حق که آمد ز نخست
بیشک همه حجت الهی است درست
قرآن که جوامع الکلم آمده است
لب همه جمع کرد و رق همه شست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۲
بر چرخ قدم نهی به سعی و حرکت
وز چرخ کسالت افکند در رکت
چرخ از حرکت این برکت یافته است
از ما حرکت باید و از حق برکت
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۴
ایزد که برحمت نظری سوی تو داشت
بر خاتم تو قباله ملک نگاشت
غافل نشوی که ملک محبوب تو است
محبوب بدست دگران کس نگذاشت
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۵
جوری ز زمانه بر بد اندیش نرفت
تا ظلمی از او بر سر درویش نرفت
هر کس که جفا کرد جفا دید جزا
باعدل خدا ظلم کس از پیش نرفت
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۱
ای آمده از عدم سوی ملک وجود
پرورده حقت بنعمت از سفره جود
مقصود حق آنکه حق شناسی بودت
گر حق شناسی از وجود تو چه سود
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۷
گر پیش تو سر ز کشتن افتد به سجود
رنجیده مشو ز دامن خون آلود
هر کس که بخون در افکند بیگنهی
بر دامن او ترشحی خواهد بود
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۲
آمد غم دل که آب آدم ببرد
آدم چکند که جان ازین غم ببرد
یارب تو ز ابر رحمت خویش فرست
سیلی که غبار غم ز عالم ببرد
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۷
یارب دل کس جز از تو خرم نشود
بی لطف تو کار خلق عالم نشود
گر نقد مراد هر دو عالم بخشی
هیچت ز خزانه کرم کم نشود
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۳
در راه حق انبیا چو انجم گشتند
یعنی همه رهنمای مردم گشتند
خورشید عرب چو سر زد از مشرق غیب
ایشان همه در ظهور او گم گشتند
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۵
از آل علی هر چه ترا دل باشد
از شاه خراسان همه حاصل باشد
در موسی و سی و نه خلف فرقی نیست
ایشان چلشان یکی یکی چل باشد
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۶
بر مهر علی خوش نفسان میجوشند
بر غیر علی هیچکسان میجوشند
انس مگس نحل به میر نحل است
بر کون خران خرمگسان میجوشند
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۷
ما را ز حسین تشنه چون یاد
از هر بن مو هزار فریاد آید
آیا فلک این تحملش بود کزو
بر آل علی اینهمه بیداد آید
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۲
گر مال خدا دهی تباهی ببرد
ور نی همه را قهر الهی ببرد
گر یک بره قربان نکنی صد بره ات
گرگ از گله ات خواهی نخواهی ببرد
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۳
افراط طعام هر که غمناک کند
درمان خود از ساعت امساک کند
تن پاک شود بساعت ده روز
ده ساعت روز روزه دل پاک کند
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۴
صایم بود آنکه خاطری شاد کند
نی آنکه ز روزه صرفه زاد کند
نان ده که از آن فریضه شد روزه بخاق
تا سیر هم از گرسنگان یاد کند
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۶
زنهار مگو فرشته امکان نبود
کین نکته بجز خلاف ایمان نبود
جان است ملک ز دیده دل طلبش
کین چشم تو جای جلوه جان نبود
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۸
گر تن ز فروغ روح وامانده شود
از حکمت حق دگر فروزنده شود
استاد ببین که شمعکی میسازد
کافروزد و میرد و دگر زنده شود
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۷۶
زن را که بجام عیش دستی باشد
بر شیشه عفتش شکستی باشد
هر چند زن خدا پرستی باشد
گر باده خورد خراب مستی باشد
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۹۹
زنهار بغیبت از کسی نام مبر
آن زنده که نیست در میان مرده شمر
شرمت نبود که مرده گیری بزبان
غیبت بگذار و همچو سگ مرده مخور