عبارات مورد جستجو در ۹۷۰۶ گوهر پیدا شد:
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۶۴۵
کند چه نشو و نما دانه زمین گیری
که در گذار ندیده است ابر تصویری
مبرهن است ز شبنم ربایی خورشید
که در بساط فلک نیست دیده سیری
به هر که نیست به حق آشنا، ندارد کار
ندیده ام چو سگ نفس آشنا گیری
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۶۴۸
غافل ز سیر عالم انوار مانده ای
در عقده بزرگی دستار مانده ای
گم کرده ای چو شعله ره بازگشت خویش
در زیر دست و پای خس و خار مانده ای
شبنم به آفتاب رسانید خویش را
در دام رنگ و بو چه گرفتار مانده ای؟
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۶۵۱
زهاد را به حلقه رندان چه می بری؟
این خار خشک را به گلستان چه می بری
جنت به چشم مرده دلان نخل ماتمی است
زهاد را به سیر گلستان چه می بری؟
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۶۶۳
اول علاج ما به نگاه کشند کن
آنگاه غیر را هدف نوشخند کن
از صد یکی به سوز نهانی نمی رسد
ای کمتر از سپند، صدایی بلند کن
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱
زشت رو چون سازد از خود دور خوی زشت را؟
لازم افتاده است خوی زشت، روی زشت را
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۹
بگذار شود زیر و زبر جسم گران را
تا چند عمارت کنی این گور روان را؟
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۷
قسمت روشندلان از زندگانی کلفت است
چشمه حیوان ز آه خود نهان در ظلمت است
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۹
بی دماغان را نرنجاندن به صحبت منت است
پیش عزلت دوستان تقصیر خدمت، خدمت است
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۳۲
راحت مرگ فقیران ز اغنیا افزونترست
کفش تنگ از پا برون کردن حضور دیگرست
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۵۴
به احسان همتم می کرد قارون اهل دنیا را
اگر می بود ممکن خرج کردن دخل بی جا را!
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۵۶
ز بدگویان امان خواهی، ز غیبت پاک کن لب را
به از ترک گزیدن نیست افسون مارو عقرب را
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۵۸
کجا اندیشه عقباست عقل ذوفنونت را؟
که دارد فکر نان و جامه بیرون و درونت را
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۶۳
به آسانی شود دلها مسخر گوشه گیران را
ید طولاست در صید مگس ها عندلیبان را
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۷۴
به چشم مردم آگاه، این فرسوده قالبها
سوارانند در راه عدم افکنده مرکبها
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۷۵
بخیل دوربین زان می کند وحشت ز صحبت ها
که چون اعداد، رجعت در کمین دارد ضیافت ها
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۰۵
عمر را بر باد دادن تن به صحبت دادن است
نقد اوقات گرامی را به غارت دادن است
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۱۴
هر که با بی نسبتان گردد طرف، دیوانه است
روی گردانیدن اینجا حمله مردانه است
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۷۹
از حیا نتوان به چشم او نگاه تیز کرد
دیگری بیمار و می باید مرا پرهیز کرد
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۸۲
عالمی از منع زینت خرم و دلشاد شد
زین مدد خرج لباسی مملکت آباد شد
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۹۸
حاصل جمعیت عالم پریشانی بود
بیشتر بیماری مردم ز مهمانی بود