عبارات مورد جستجو در ۹۹۳۹ گوهر پیدا شد:
سنایی غزنوی : الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین
در بیان طبایع چهارگانه
جوهر آتش است بعد از هفت
که ازو دل بخست و زهره بکفت
بعد از آتش فضا و جوِّ هوا
که زوی تا به مرکز است ملا
بحر اخضر سوم نتیجهٔ اوست
آن یکی قشر و آن دگر چون پوست
اغبر تیره چارمین ارکان
پس نبات و معادن و حیوان
حال اطباع این دوازده برج
هریکی بر مثال گوهر و دُرج
سنایی غزنوی : الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین
در صفت بروج دوازده‌گانه
حمل و ثور و پیکر جوزا
سرطان و اسد دلیل بقا
خوشهٔ خاک و کفّهٔ میزان
عقرب مائی و زنار کمان
جدی خاکی و دلو و حوت بهم
از هوا و ز آب داده رقم
برّه و شیر ناریست و کمان
گاو و خوشه و بز ز خاک گران
باز دو پیکر و ترازو و دول
از هوا یافت بهره بیش ممول
هست خرچنگ و گزدم و ماهی
که بر آبستشان شهنشاهی
حمل و عقربست از این تاریخ
که شدستند خانهٔ مریخ
ثور و میزان ز زهره دارد بهر
زهره چون شاه و ثور و میزان شهر
پس از این هست خوشه و جوزا
کز عطارد گرفته‌اند بها
سرطان خانهٔ قمر گویند
شمس را جز اسد کجا جویند
قوس و حوتست خانهٔ هرمزد
جدی و دلو از زحل بجوید مزد
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۳
گر باد پریر خود نرگس بفراخت
دی درع بنفشه نیز بر خاک انداخت
امروز کشید خنجر سوسن از آب
فردا سپر از آتش کل خواهد ساخت
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۵
باد آمد و گل بر سر می خواران ریخت
یار آمد و می در قدح یاران ریخت
آن عنبر تر رونق عطاران بُرد
و آن نرگس مست خون هشیاران ریخت
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۶
لاله چو پریر آتش شور انگیخت
دی نرگس آب شرم از دیده بریخت
امروز بنفشه عطر با خاک آمیخت
فردا سحری باد سمن خواهد بیخت
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۷
چو دلبر من به نزد فصّاد نشست
فصّاد سبک دست سبک دستش بست
چون تیزی نیش در رگانش پیوست
از کان بلور شاخ مرجان برجست
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۸
در مرو پریر لاله انگیخت
دی نیلوفر به بلخ در آب گریخت
در خاک نشابور گل امروز آمد
فردا به هری باد سمن خواهد ریخت
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۱۰
خط بین که فلک بر رخ دلخواه نبشت
بر برگ گل و بنفشه ناگاه نبشت
خورشید خطی به بندگیش می‌داد
کاغذ مگرش نبود بر ماه نبشت
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۳۸
من برخی آبی که رود در جویت
من مردهٔ آتشی که دارد خویت
من چاکر خاکی که فتد در پایت
من بندهٔ بادی که رساند بویت
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۵۷
بگذشت پریر باز به سر لاله و درد
دی خاک چمن سنبل تر بار آورد
امروز خور آب شادمانی زیراک
فردا همی آتش غم باید خورد
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۸۹
خطت چو بنفشه از گل آورد پدید
آورد خطی که بر سر ماه کشید
پیوسته ز شب صبح دمیدی اکنون
آشوب دل مرا شب از صبح دمید
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۹۴
ای لعل تو تا لانهٔ بستان بهار
با دام توام ز آب رزان داده خمار
در حسرت شفتالویت ای سیب زنخ
رنگم چو به است و اشک چون دانه انار
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۹۷
آهیخت پریر لاله ز آتش خنجر
دی نیلوفر فکند بر آب سپر
ای باد زره بر سمن امروز بدر
و ای خاک ز غنچه ساز فردامغفر
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۹۸
زد لاله پریر در نشابور آذر
دی بر زد از آب ... نیلوفر سر
امروز چو شد باد هوا گل‌پرور
فردا همه خاک بلخ گرد عبهر
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۱۰۳
با لاله رخان باغ سرو از سر ناز
می‌کرد ز شرح قد خود قصه دراز
از باد صبا چو وصف قدت بشنید
ز آوازهٔ قامت تو آمد به نماز
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۱۰۸
من تازه‌گلی که نباشد خارش
یا بلبل خوش‌گو که بود غمخوارش
بازی که سر دست شهان جاش بود
در دام تو افتاد نکو می‌دارش
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۱۱۳
در دبستان دوش از غم و شیون خویش
می‌گشتم و می‌گریستم بر تن خویش
آمد گل سرخ و چاک زد دامن خویش
و آلود اشکم همه پیراهن خویش
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۱۲۶
ای فاختهٔ مهر چون به تو درنگرم
زیبائی طاوس به بازی شمرم
با خندهٔ کبک چون در آئی ز درم
دل همچو کبوتری بپرّد ز برم
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۱۵۸
مؤذن پسری تازه‌تر از لالهٔ مرو
رنگ رخش آب برده از خون تذرو
آوازهٔ قامت خوشش چون برخاست
در خال بباغ در نماز آمد سرو
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۱۶۵
می خورد به پاییز درخت از ژاله
شد مست و شکوفه می‌کند یک ساله
از بهر شکوفه کردنش بین که چمن
… هزار طشت لعل از لاله