هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر احساسات شاعر درباره عشق، رنجهای عشقی، و دوری از معشوق است. شاعر از رانده شدن توسط معشوق و رقیبانش شکایت دارد، اما در عین حال به عشق و وفاداری خود پایبند است. همچنین، اشارهای به مفاهیم عرفانی مانند تسلیم در برابر تقدیر و دستیافتن به حقیقت از طریق رنج وجود دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی در شعر وجود دارد که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۶۷
به رضاجوبی اغیار ز در راند مرا
آن که میراند در آخر زچه رو خواند مرا
به سگان در او محرم و یکرنگ شدم
از دورنگی رقیبان ز درش راند مرا
تازه نخلی که رطب داشت تمنا دل از او
از چه در کام ز کین حنظل افشاند مرا
منم آن شیر کز افسون شدمش سر به کمند
صید او کیست که از سلسله برهاند مرا
راند آشفته به صورت اگرم از در خویش
تا قیامت به درون داغ غمش ماند مرا
دل درویش به دست آر تو ای دست خدا
از غرور ار صنمی خاطر رنجاند مرا
برو ای قیصر و بر مملکت خویش مناز
که نهان پیر مغان دی سگ خود خواند مرا
آن که میراند در آخر زچه رو خواند مرا
به سگان در او محرم و یکرنگ شدم
از دورنگی رقیبان ز درش راند مرا
تازه نخلی که رطب داشت تمنا دل از او
از چه در کام ز کین حنظل افشاند مرا
منم آن شیر کز افسون شدمش سر به کمند
صید او کیست که از سلسله برهاند مرا
راند آشفته به صورت اگرم از در خویش
تا قیامت به درون داغ غمش ماند مرا
دل درویش به دست آر تو ای دست خدا
از غرور ار صنمی خاطر رنجاند مرا
برو ای قیصر و بر مملکت خویش مناز
که نهان پیر مغان دی سگ خود خواند مرا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.