هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به موضوعاتی مانند عشق، درد فراق، سفر معنوی، و رهایی از خویشتن می‌پردازد. شاعر از عشق به معشوق، رنج‌های ناشی از آن، و سفر روح به سوی کمال سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد فراق و آوارگی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۶۰

در آتش عشق مهوشان رفت
آسان پی دل نمی توان رفت

دل از پی درد او روان شد
منزل دنبال کاروان رفت

این مهمان نخوانده ی آه
شد خوار زبس، بر آسمان رفت

تیر تو گرفت کشور دل
این مژده به خانه ی کمان رفت

راه سفرت دلا نبستست
گاهی از خویش می توان رفت

ای گلبن تازه خار جورت
اول در پای باغبان رفت

با جذبه ی دام، بی پر و بال
بتوان چو سفیر از آشیان رفت

عاشق شمعست و قدر او را
وقتی دانند کز میان رفت

آوارگی کلیم خواهم
کز هند توان به اصفهان رفت
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.