هوش مصنوعی: شاعر در این متن از توبه شکستن و مستی خود سخن می‌گوید. او به نوشیدن جامی از خمِ مبدا اشاره می‌کند که او را واله و مست کرده است. همچنین، از مشربۀ خضر یاد می‌کند که همیشه در دستش بوده و با آن به تشنگان کمک می‌کرده. شاعر از انتقادات دیگران می‌گوید و اینکه خود را از میان جمعیت کنار کشیده و در گوشه‌ای نشسته است. او از شوریدگی و مستی خود دفاع می‌کند و می‌گوید که مانند دیگر مستان صبوحی نیست. در پایان، از شکستن تاسِ حجاب خود می‌گوید و اینکه از بام فکنده شده است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و تصوف است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به مستی و شوریدگی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۸۰۷

آوازه در افتاد که من توبه شکستم
نه نه نه چنان است که من توبه پرستم

دادند به من چاشنی یی از خمِ مبدا
از جرعۀ آن جام چنین واله و مستم

ز آن گاه که دادند به من مشربۀ خضر
خالی نبودم یک دم از آن مشربه دستم

بردارم از آن مشربه جامی و به عمدا
هر تشنه که درخواست خمارش بشکستم

تا خود چه کشد روز مظالم ز مکافات
گیرم که من از طعنۀ بدخواه بجستم

گو بیهده بر خیز به تشنییع و ملامت
من خود ز میان رفتم و با گوشه نشستم

مجموعِ مقیمانِ سماوات گواه اند
بر محضر شوریدگی خویش که بستم

چندان که برون آمدم از نیستیِ خویش
تا خود چه بماند همه آن است که هستم

معذورم اگر مستم و شوریده سر ای یار
کز جملۀ مستانِ صبوحیِ الستم

در بار منه تاسِ حجابم که من این تشت
از بام فکندم چو نزاری و برستم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.