هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و احساسات خود را نسبت به او بیان می‌کند. شاعر از زلفان و ابروی معشوق، لب‌های باده‌فامش و قامت بلندش یاد می‌کند و از عشق بی‌پایان خود می‌گوید. همچنین، او از بی‌قراری و شوریدگی خود در فراق معشوق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که بتواند در پایش بیفتد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته در شعر ممکن است نیاز به دانش ادبی و تجربه‌ی بیشتری برای درک عمیق‌تر داشته باشد.

شمارهٔ ۷۰۵

کمند است آنکه افکنده‌ست بر دوش
ندانم یا نغوله بر بنا گوش

کمند افکندن زلفش نه بس بود
که بر دنبالش ابرو می کشد غوش

لبان باده فامش ناچشیده
چه معنی را ز مردم می برد هوش

برو بالا از این خوشتر ندیدم
ز یاغ کیست این سرو قبا پوش

غلام کیست آن کز زلف کرده‌ست
فلک را چون غلامان حلقه در گوش

بیا تا بی حیا در پایش افتیم
که سر بر پایِ او بهتر که بردوش

مرا با این همه کوتاه دستی
چنین سروی کجا گنجد در آغوش

همی کوشم کزو کم یادم آید
ولیکن خود نمی گردد فراموش

چنین شوریده خاطر زانم امروز
که در خلوت به خوابش دیده ام دوش

دگر بیچارگان طاقت ندارند
چو یوسف گو برو برقع فرو پوش

چو زاری در نمی گیرد نزاری
ملامت می کند منظور خاموش

برو تا بر نخیزد فتنه بنشین
چو پایت بر سر گنج است مخروش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.