هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و فراق می‌نالد و از رنج‌های عاطفی خود سخن می‌گوید. او از اشک‌های خونین، آتش دل، و بی‌قراری‌های ناشی از دوری معشوق می‌گوید و زندگی خود را وابسته به محبت او می‌داند. این شعر پر از استعاره‌های عاشقانه و غمگین است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها سنگین باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند رنج عشق و فراق برای سنین پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۵۶۶

مرا که خون دل از دیده همچو آب رود
چه گونه بر مژه ممکن بود که خواب رود

دلم بر آتش و خوناب از دو دیده روان
غریب نیست که خوناب از کباب رود

برفت عقلم و از من به خشم سر برتافت
چو دلبری که ز دلداده ای به تاب رود

چه می رود مثلا بر وجود من ز فراق
همان که بر قصب از فعل ماهتاب رود

کنار من چو شفق غرق خون شود هر شام
که آفتاب جهان تاب در نقاب رود

حیات جان من از عکس روی خورشید است
از آن چو ذره به دنبال آفتاب رود

درین طلب که منم عاقبت هلاک شوم
چو تشنه ای که به جهد از پی سراب رود

هزار خون به ستم کرده را کفارت بس
که در وجود روانم درین عذاب رود

محبت تو نزاری چنان موکد نیست
که نقش از ورق جان به هیچ باب رود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.