هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عشق عمیق و بی‌قید و شرط خود را به معشوق بیان می‌کند و تأکید می‌کند که تحت هیچ شرایطی از عشق او دست نخواهد کشید. او حتی در برابر تیغ تیز و قیامت نیز تسلیم نخواهد شد و عشق را بر عقل و تحصیل ترجیح می‌دهد. همچنین، شاعر به انتقادات پدر و دیگران درباره دیوانگی‌اش در عشق پاسخ می‌دهد و تأکید می‌کند که از این راه برنخواهد گشت.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند «تیغ تیز» و «قیامت» ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۵۱۴

من از در تو به جایی دگر نخواهم شد
به تیغ تیز ز کویت به در نخواهم شد

چنین که مستم از آن هر دو چشم مخمورت
به رستخیز قیامت خبر نخواهم شد

نظر به من کن اگر عشق پاک خواهی باخت
که من متابع کوته نظر نخواهم شد

من از حرارت شیرین چنان بسوخته ام
که بعد از این به هوای شکر نخواهم شد

پدر عتاب همی کرد کز جنون تو من
به نزد مردم عاقل دگر نخواهم شد

جواب دادم بابا مگر تو پنداری
کزین که هستم دیوانه تر نخواهم شد

گریز چون کنم از حکم اوستاد ازل
به نردبان ز برِ چرخ بر نخواهم شد

نه مرد عقلم و تحصیل عشق خواهم کرد
به قول مدعیان بی هنر نخواهم شد

ز ننگِ آن که نزاریِ عاقلم خوانند
دگر به عشق چو مجنون سمر نخواهم شد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.