هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از شاعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه، امید به وصال معشوق، و درد فراق است. شاعر از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و با توصیف زیبایی‌های معشوق و دردهای خود، احساساتش را بیان می‌کند. همچنین، او از حسادت دیگران و بدگویان شکایت دارد و معتقد است که نیکی به دیگران نتیجه‌ای خوب دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و حسادت نیاز به درک عمیق‌تری از احساسات انسانی دارد.

شمارهٔ ۵۰۸

گر دگر باره مرا با تو وصالی باشد
خوش ملاقاتی و بس نادره حالی باشد

جان و دل همرهِ اوی‌اند مگر عرضه کند
حال مسکینیِ من گرچه محالی باشد

جز صبا معتمدی نیست که در هر سحری
بگذرد بر در و بام تو مجالی باشد

محرمی را چه شود گر بفرستی گه گه
باشد آخر که مرا از تو سوالی باشد

گر کنی سوخته ای را به سلامی دل شاد
عُهده در گردن من گرت وَبالی باشد

یک شبم بار ده و چند قدح بر سر کن
آب انگور ز دست تو زلالی باشد

پاک رو باش تو وز تهمت جاهل مندیش
کان به نزدیک خردمند خیالی باشد

حاسد و خصم بود بر عقبش بسیاری
هرکه را نادره تر حسن و جمالی باشد

روشنایی بهشت است که می افزاید
نظری پاک که بر چشم غزالی باشد

هیچ بدگوی ز ما نیک نیفتاد آری
خود در این باب نزاری زده فالی باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.