هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از دل‌بستگی و عشق عمیق خود سخن می‌گوید. او احساسات خود را با توصیف زیبایی‌های معشوق و تأثیر آن بر روح و جان خود بیان می‌کند. شاعر از تشبیهات و استعاره‌های زیبا مانند باده، انگبین، و آب حیات استفاده می‌کند تا عشق خود را به تصویر بکشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و دل‌بستگی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۱۴

هم چو من دل بری که جان دارد
کس ندانم که در جهان دارد

دل برِ من مگر همه جان است
نه چو انسان که جسم و جان دارد

چشم او گر نه سر به سر شوخ است
پس چرا هم چو روح آن دارد

باده و انگبین و آبِ حیات
هر سه اندر یکی مکان دارد

ور نداری ز من قبول آنک
کوثر اندر لب و دهان دارد

به حقیقت اگر بگویم راست
صفت و صورتِ جنان دارد

سخت بد خوست با نکورویی
راستی عادتی چنان دارد

چون نزاری هزار مملوکش
سرِ خدمت بر آستان دارد

هر چه در چشمِ پاک بازآید
تا به جان جمله در میان دارد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.