هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه از یاری با زیبایی‌های خیره‌کننده مانند رویی مانند ماه و دهانی شیرین یاد می‌کند. او از عشق و دلدادگی سخن می‌گوید و درد فراق را بیان می‌کند. شاعر به عشق عمیق و فداکاری‌های عاشقانه اشاره دارد و از معشوقی می‌گوید که تنها کسانی مانند مجنون (نماد عشق بی‌قید و شرط) می‌توانند درکش کنند. همچنین، او از تیرهای طعنه‌های فاسقان می‌گوید که عاشق صادق از آنها نمی‌هراسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های ادبی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند فراق و درد عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۴۱۳

به دست آورده ام یاری که رویی چون قمر دارد
دهانی چون لبِ شیرین لبانی چون شکر دارد

کجا شد عیسیِ مریم بیا گو معجزِ دم بین
که در هر حرف پنداری نهان جانی دگر دارد

نظر تا بر وی افکندم ز سر تا پای در بندم
سرِ او دارم از عالم ندانم اون چه سر دارد

چه داند هر هوس ناکی کمالِ حسنِ لیلی را
کسی داند که چون مجنون دلی صاحب نظر دارد

اگر صادق بود عاشق به تیرِ طعنۀ فاسق
نه روی اندر گریز آرد نه پروایِ سپر دارد

بگو ای پیکِ مشتاقان بدان خورشید کاین مسکین
همه شب دیدۀ بیدار و حیران بر سحر دارد

لگد کوبِ فراقت گر مرا خاکی کند شاید
مگر بازآورد بادی که بر کویت گذر دارد

چرا باید نزاری را نظر جز بر تو افکندن
روا نبود جهان دیدن به چشمی کز تو بر دارد

کسی کش هم دمی باشد ازو چندی جدا ماند
عجب می دارم ار هرگز دگر عزمِ سفر دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.