هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از موذن و اذان گفتن او به عنوان نمادی برای بیداری روحانی استفاده می‌کند. در طول شعر، شاعر به مفاهیمی مانند بیداری، رهایی، عشق الهی و رمز و رازهای معنوی اشاره می‌کند. او از موذن به عنوان کسی یاد می‌کند که نه تنها اذان صبح را اعلام می‌کند، بلکه پیام‌های عمیق‌تری را نیز در لفافه بیان می‌کند. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند "مسیح وقت" و "ملّاح"، به دنبال کشف حقایق معنوی است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و نمادین است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری قدیمی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۵۸

موذّن فالق الاصباح می گفت
گمان بردم که هات الراح می گفت

بر افکندم ز خواب آن دل ستان را
که می را مونس الرواح می گفت

سر ده را مسیح وقت میخواند
طلوع صبح را صبّاح می گفت

بدو گفتم چه می گوید موذّن
مگر رمزی در این اصلاح می گفت

قدح پر کن که چون کردی قدح پر
نباشد حاجت مصباح می گفت

به لفظی دیگرش می خواند جان بخش
به دیگر قوّت اشباح می گفت

وجوهی نقد می باید که بگشاد
در می خانه بی مفتاح می گفت

نمی گفت از طلوع صبح باری
همه در لمعه ی اقداح می گفت

در افکن کشتی ای در بحر مجلس
که پندارم تورا ملّاح می گفت

نزاری گفت قیدی هست در راه
ولی مقری هوالفتاح می گفت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.