هوش مصنوعی: این شعر از عشق و فراق سخن می‌گوید و بیانگر درد هجران، بی‌صبری در انتظار وصل، و رنج‌های عاشق است. شاعر از جفای زمانه و رقیبان می‌نالد و امید به دیدار یار دارد، اما گذشت زمان و شدت آلام روحی او را به ستوه آورده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۳۹

جانا بیا که مدت هجران ز حد گذشت
تشویش روزگار پریشان ز حد گذشت

چند احتمال و صبر توان کرد چاره یی
کاین درد را توقف درمان ز حد گذشت

امّید وصل هم نتوان کرد منقطع
هر چند انتظار فراوان ز حد گذشت

بگذشت عمر و هیچ تدارک نکرد یار
صبر من و جفای رقیبان ز حد گذشت

جمعیتی پدید نیامد هنوز و هجر
بر وعده ی مخاف جانان ز حد گذشت

کو کشتی وصال که در قلزم فراق
موج بلا و آفت طوفان ز حد گذشت

بر من نکرد رحم و نبخشود و راز من
شد آشکار و ناله ی پنهان ز حد گذشت

دل در تنور سینه ی پر آتشم بسوخت
نبود عجب چو آتش سوزان ز حد گذشت

ای پیک عاشقان نفسی رنجه کن قدم
دانی که محنت من حیران ز حد گذشت

با یار گو نزاری شوریده حال را
هم جانبی بدار که نتوان ز حد گذشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.