هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی به موضوعات عشق، تسلیم و رضا در برابر عشق الهی، و ناامیدی از هشیاری و تدبیر در عشق می‌پردازد. شاعر از دل شوریده و مست عشق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که در عشق، هیچ چاره‌ای جز تسلیم و رضا وجود ندارد. همچنین، به بی‌معنایی دعوی‌های بی‌اساس و اهمیت یاری حقیقی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

شمارهٔ ۳۲۳

رهِ عشّاق سپردن به دل آزاری نیست
جز به دل سوزی و دل جویی و دل داری نیست

چه کنم با دل شوریده که از بدو وجود
مست جامی ست که امّید به هشیاری نیست

چون تبرّا و تولّا به مشعبد گهِ عشق
بازیی نیست که از حقّه برون آری نیست

چاره تسلیم و رضا بیش مگو از من و ما
هیچ تدبیر دگر تا که بنسپاری نیست

ما به جان حاضر وقتیم و به دل ناظر دوست
سیر عاشق به گرانی و سبک باری نیست

آب و غربال بود دعوی بی معنی و هیچ
خاک بر یاری یاری که همه یاری نیست

از نزاری تو به زاری نکنی بیزاری
شرط آزار بر آن است که بیزاری نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.