هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق به دوست (معشوق یا معبود) سخن میگوید. شاعر از فراموشی خود توسط دوست شکایت دارد، اما همچنان شیفته و مدهوش اوست. او درد دلهای خود را شرح میدهد و از عشق و وفاداری خود میگوید. در نهایت، به عفو و بخشش دوست امیدوار است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به دانش ادبی بیشتری نیاز دارند.
شمارهٔ ۲۶۴
رایحه عنبرست بویِ بناگوشِ دوست
خاصیتِ کوثرست در لبِ چون نوشِ دوست
یاد نمیآورد از من و از حالِ من
دوست مبادا چنین گشته فراموشِ دوست
شرحِ مقاماتِ من چون همه دردِ دل است
قصّه احوالِ من دور به از گوشِ دوست
پا نهمی از شرف بر سرِ کیوان به فخر
یک شبی ار کردمی دست در آغوشِ دوست
وهم پرستان شدند غرّه به زهد و ورع
من به خلافِ خرد واله و مدهوشِ دوست
بر لبِ شیرین خوش است سبزه خطّ غبار
گرچه به خونِ من است خطِّ شکرنوشِ دوست
بیش نزاری مباش از در حق نا امید
حامیِ ما بس بود عفوِ گنه پوشِ دوست
خاصیتِ کوثرست در لبِ چون نوشِ دوست
یاد نمیآورد از من و از حالِ من
دوست مبادا چنین گشته فراموشِ دوست
شرحِ مقاماتِ من چون همه دردِ دل است
قصّه احوالِ من دور به از گوشِ دوست
پا نهمی از شرف بر سرِ کیوان به فخر
یک شبی ار کردمی دست در آغوشِ دوست
وهم پرستان شدند غرّه به زهد و ورع
من به خلافِ خرد واله و مدهوشِ دوست
بر لبِ شیرین خوش است سبزه خطّ غبار
گرچه به خونِ من است خطِّ شکرنوشِ دوست
بیش نزاری مباش از در حق نا امید
حامیِ ما بس بود عفوِ گنه پوشِ دوست
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.