هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج عاشقانه، ناامیدی از عشق، و تلاش برای رهایی از غم است. شاعر از سوختن سینه در آتش عشق، بیاعتمادی دیگران به غمش، و بازگشت به حالات گذشته میگوید. همچنین، اشارهای به خراب شدن صوفی و نقد جامعه دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات انتقادی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۷۷
رخت صبوری تمام سوخته شد سینه را
شعله فروزان هنوز آتش دیرینه را
غم که مرا در دل است کس نکند باورم
پیش که پاره کنم وای من این سینه را
رخ بنما بر مراد، گر نه به خون منی
آب به سیری مده تشنه دیرینه را
توبه ز می کرده بود دل که تو ساقی شدی
باز همان حال شد احمد پارینه را
من چو ز سر خواستم، چشم تو پیکار جست
خنجر نو ده به دست ترک کهن کینه را
صوفی ما شد خراب دوش به یک بانگ چنگ
پیش بریشم کشید خرقه پشمینه را
بر سر خسرو اگر طعنه زند هر کسی
روی سیاه مراست عیب تو آیینه را
شعله فروزان هنوز آتش دیرینه را
غم که مرا در دل است کس نکند باورم
پیش که پاره کنم وای من این سینه را
رخ بنما بر مراد، گر نه به خون منی
آب به سیری مده تشنه دیرینه را
توبه ز می کرده بود دل که تو ساقی شدی
باز همان حال شد احمد پارینه را
من چو ز سر خواستم، چشم تو پیکار جست
خنجر نو ده به دست ترک کهن کینه را
صوفی ما شد خراب دوش به یک بانگ چنگ
پیش بریشم کشید خرقه پشمینه را
بر سر خسرو اگر طعنه زند هر کسی
روی سیاه مراست عیب تو آیینه را
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.