هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق، مستی، و زیبایی‌های طبیعت سخن می‌گوید. او از عشق به معشوق و تأثیرات آن بر دل و جان خود می‌گوید و از قدرت و جذابیت معشوق در زنده کردن دل‌های مرده و آزاد کردن روح‌ها سخن می‌راند. شاعر همچنین از تأثیرات مخرب عشق و مستی بر عقل و ادب نیز یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌هایی به مستی و تأثیرات آن وجود دارد که ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۱۶۴

مَست و خوشی، باده کجا خورده‌یی؟
این مَهِ نو چیست که آوَرْده‌یی؟

ساغَرِ شاهانه گرفتی به کَف
گُلْشِکَرِ نادره پَروَرده‌یی

پَردهٔ ناموسِ کِه خواهی دَرید؟
کافَتِ عقل و اَدَب و پَرده‌یی

می‌شِکُفد از نَظَرَت باغِ دل
ای کِه بهارِ دلِ اَفْسُرده‌یی

آتش در مُلْکِ سُلَیمان زدی
ای که تو موری بِنَیازُرده‌یی

در سَفَر ای شاهِ سَبُک روحِ من
زیرِ قَدَم چَشم و دل اِسْپَرده‌یی

دارد خوبیّ و کَشی‌ بی‌شُمار
رویِ کَسی کِشْ به کَس اِشْمُرده‌یی

بَنده کُنِ هر دلِ آزاده‌یی
زنده کُنِ هر بَدَنِ مُرده‌یی

می‌کُندَت لابه و دَریوزه جان
جانْ بِبَر آن جا که دِلَم بُرده‌یی

جانِ دو صد قَرنْ در انگشتِ توست
چونْت بگویم؟ که تو دَهْ مَرده‌یی

بَسْ کُن تا مُطرب و ساقی شود
آن کِه میْ از باغِ وِیْ اَفْشُرده‌یی
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.