هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر عشق و شوریدگی عارفانه است. شاعر از گرمی عشق و اشتیاق سخن میگوید که مانند آتشی در دل و جهان میسوزد. او از وادی شوق، میخانه به عنوان حرم عصمت، و عشق به عنوان نیرویی سوزاننده یاد میکند. شعر با تصاویر پراحساس و استعارههای عمیق، حالات درونی شاعر را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق سوزاننده و شوریدگی عارفانه نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.
غزل شمارهٔ ۳۴۰۰
پایم از گرمی رفتار چنان می سوزد
که دل آبله بر ریگ روان می سوزد
وادی شوق چه وادی است که طفلی به هوس
گر کند مرکب نی گرم، عنان می سوزد
حرم عصمت میخانه چه دارالامنی است
شمع مهتاب به فانوس کتان می سوزد
دل بیدار ازین صومعه داران مطلب
کاین چراغی است که در دیر مغان می سوزد
آتشین شکوه ای از لعل تو در دل دارم
که اگر لب بگشایم دو جهان می سوزد
صبح محشر ز جگر صد نفس سرد کشید
همچنان لقمه عشق تو دهان می سوزد
چون به دیوان برم این تازه غزل را صائب؟
که به یک چشم زدن کلک و بنان می سوزد؟
که دل آبله بر ریگ روان می سوزد
وادی شوق چه وادی است که طفلی به هوس
گر کند مرکب نی گرم، عنان می سوزد
حرم عصمت میخانه چه دارالامنی است
شمع مهتاب به فانوس کتان می سوزد
دل بیدار ازین صومعه داران مطلب
کاین چراغی است که در دیر مغان می سوزد
آتشین شکوه ای از لعل تو در دل دارم
که اگر لب بگشایم دو جهان می سوزد
صبح محشر ز جگر صد نفس سرد کشید
همچنان لقمه عشق تو دهان می سوزد
چون به دیوان برم این تازه غزل را صائب؟
که به یک چشم زدن کلک و بنان می سوزد؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.