هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به مضامینی مانند عشق، آزادی، رنج و امید می‌پردازد. با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند آفتاب، آیینه، بادبان و تیغ، شاعر احساسات عمیق انسانی و فلسفی را بیان می‌کند. او از درد عشق، ارزش آزادی و امید به روشنایی سخن می‌گوید و در نهایت به آرامش پس از رنج‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم مانند رنج، عشق و آزادی نیاز به بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۹۷۴

روز ما با شب یکی زان آفتاب انورست
زنگ این آیینه از تردستی روشنگرست

می زند در لامکان پر، دل درون سینه ام
این سپند شوخ در مجمر، برون مجمرست

بر دل آزادگان برگ سفر باشد گران
بادبان بر کشتی دریایی ما لنگرست

پرده خارست اگر دارد گلی این بوستان
نوش این محنت سرا آهن ربای نشترست

همت از اندیشه سایل نمی آید برون
گردن مینا بلند از انتظار ساغرست

حسن از آزردن عشاق می بالد به خود
تیغ از زخم نمایان در کنار مادرست

از بیاض گردن او فرد بیرون کرده ای است
صبح عالمتاب کز نورش جهانی انورست

می شود بی خواست لبریز از شراب لاله رنگ
هر که دست اختیارش چون سبو زیر سرست

صائب از افسردگی های خزان آسوده است
عندلیبی را که باغ دلگشا زیر پرست

تلخ شد از هوشیاری بر تو صائب زیر چرخ
ورنه نقل باده خواران چشم شور اخترست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.