هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به موضوعاتی مانند عشق، مستی، فقر، سادگی، و حقیقت می‌پردازد. شاعر از زیبایی معشوق، ناتوانی عقل در برابر عشق، و ارزش سادگی و فقر در عشق سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند سوختن در آتش عشق و حقیقت مجاز وجود دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'مستی' و 'سوختن در آتش عشق' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

غزل شمارهٔ ۷۰۵

مستی ز خط زیاده شد آن دلنواز را
خط صبح نوبهار بود خواب ناز را

دیگر عنان دل نتواند نگاه داشت
در جلوه هر که بنگرد آن سرو ناز را

با قهرمان عشق چه سازد غرور عقل؟
از کبک مست نیست حذر شاهباز را

عشاق را ز فقر مترسان که سادگی است
نقش مراد، آینه پاکباز را

برهند اگر چه دولت محمود دست یافت
گردن نهاد حلقه زلف ایاز را

از کار می روند به یکبار عاشقان
موسم یکی است قافله های حجاز را

در آتشند سوختگان، تا بریده اند
بر قد شمع جامه سوز و گداز را

ترسم که شیوه های هوس آفرین تو
سازد نیازمند دل بی نیاز را

سر کن حدیث زلف که مقراض کوتهی است
این خوش فسانه ها ره دور و دراز را

لب می خورد ز پاس زبان خون خود مدام
ز اصلاح شمع، دل به دو نیم است گاز را

ماری است مار شید که در کیسه خوشترست
در خانه واگذار نماز دراز را

شرم و حیاست لازم آغاز دلبری
کم کم کنند باز، نظر شاهباز را

صائب گرفت رنگ حقیقت مجاز من
تا یافتم حقیقت عشق مجاز را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.