هوش مصنوعی: این متن حکایتی است درباره پدری دانا که به فرزندانش می‌گوید در زمین کشاورزی گنجی پنهان است، اما محل دقیق آن را نمی‌داند. فرزندان پس از مرگ پدر، تمام زمین را زیر و رو می‌کنند تا گنج را پیدا کنند، اما به جای گنج، با کشت و زرع فراوان مواجه می‌شوند و در نهایت می‌فهمند که گنج واقعی، همان تلاش و کشاورزی پرثمر بوده است.
رده سنی: 8+ این متن دارای پیام اخلاقی و آموزشی است که برای کودکان بالای 8 سال قابل درک و الهام‌بخش است. همچنین، زبان آن ساده و روایت آن جذاب است، اما ممکن است برای کودکان کوچکتر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۷۴ - رنج و گنج

بروکار می کن مگو چیست کار
که سرمایهٔ جاودانی است کار

نگر تاکه دهقان دانا چه گفت
به ‌فرزندگان‌، چون‌ همی‌خواست خفت

که میراث خود را بدارید دوست
که گنجی ز پیشینیان‌ اندر اوست

من آن را ندانستم اندرکجاست
پژوهیدن و یافتن با شماست

چوشد مهرمه کشتگه‌برکنید
همه جای آن زیر و بالا کنید

نمانید ناکنده جایی ز باغ
بگیرید از آن گنج هرجا سراغ

پدر مرد و پوران به امید گنج
به کاویدن دشت بردند رنج

به گاوآهن و بیل کندند زود
هم‌اینجا، هم‌آنجا و هرجا که بود

قضا را در آن‌ سال‌ از آن خوب شخم
ز هرتخم برخاست هفتاد تخم

نشد گنج پیدا ولی رنجشان
چنان چون پدرگفت شد گنجشان
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳ - کوشش و امید ترجمه !ز یک قطعه فرانسه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵ - مرع دستانسرای
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.