هوش مصنوعی: این متن عرفانی از زبان شخصی است که در بلا و رنج، عشق و فنا را تجربه می‌کند. شاعر از درد و رنج به عنوان راهی برای رسیدن به درمان و کمال یاد می‌کند و به مفاهیمی مانند عشق الهی، فنا در وجود حق، و بی‌آغاز و بی‌پایان بودن هستی اشاره دارد. همچنین، از خرابات و مستی به عنوان نمادهایی از رهایی از خود و وصول به حقیقت استفاده شده است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و نمادها مانند 'خرابات' و 'مستی' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نیاز به توضیح داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴

مبتلائی دیدمش خوش در بلا
گفتمش خواهی بلا گفتا بلی

از بلا چون کار ما بالا گرفت
جان ما جوید بلا از مبتلا

بینوایان را نوائی دیگر است
خوش نوائی می طلب از بینوا

آبرو جوئی درین دریا بجو
عین ما می جو به عین ما چو ما

دُرد دردش عاشقانه نوش کن
تا ز دُرد درد دل یابی دوا

در محیط بیکران افتاده ایم
نیست ما را ابتدا و انتها

نعمت الله ساقی و ما رند مست
با حریفان در خرابات فنا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.