هوش مصنوعی: شاعر در این متن از خواب می‌خواهد که امشب به او سر نزند و از کنارش بگذرد، زیرا حضور خواب باعث ویرانی مجلس و ناراحتی او می‌شود. او از چشم‌هایش می‌خواهد که از بی‌خوابی رنج نبرند و امشب را با دیدن جمال معشوق سپری کنند. شاعر همچنین از دلش تشکر می‌کند که بیدار مانده و با ماه و ستارگان هم‌صحبت شده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۱

ای خوابْ به جانِ تو زحمت بِبَری امشب
وَزْ بَهرِ خدا زین جا اَنْدرگُذَری اِمشَب

هر جا که بِپریّ تو ویران شود آن مجلس
ای خواب در این مجلس تا درنپری امشب

امشب به جمال او پرورده شود دیده
ای چشم ز بی‌خوابی تا غم نخوری امشب

و اللیل اذا یَغشی ای خواب برو حاشا
تا از دل بیداران صد تُحفه بری امشب

گَرْ خَلق همه خُفتند ای دل تو بِحَمداللّه
گَر دوش نمی‌خُفتی اِمشَب بَتَری امشب

با ماه که هَمْخُویمْ تا روزْ سُخَن گویم
کای مونس مُشتاقانْ صاحب نَظَری امشب

شد ماهْ گواهِ مَنْ اِستاره سِپاه من
وَزْ ناوک استاره اِی مَه سِپَری امشب
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.