هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق، جنون عشق، و فراق میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند مجنون، عشق، عقل، و فراق استفاده میکند تا احساسات عمیق و پیچیدهی عاشقانه و عرفانی را بیان کند. در این شعر، عشق به عنوان نیرویی فراتر از عقل و منطق توصیف میشود که میتواند انسان را به جنون و بیخودی بکشاند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیدهی عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۴۵
از برایِ صَلاحِ مَجنون را
بازخوان ای حکیمْ اَفْسون را
از برایِ عِلاجِ بیخَبَری
دَرج کُن در نَبیذْ اَفْیون را
چون نداری خَلاص، بیچون شو
تا بِبینی جَمالِ بیچون را
دلِ پُرخون بِبین تو ای ساقی
دَردِه آن جامِ لَعْلِ چون خون را
زانک عقل از برایِ مادونی
سَجده آرَد زِ حرصْ هر دون را
باده خواران به نیم جو نَخَرند
این دو قُرصِ دُرُستِ گَردون را
نَخْوَتِ عشق را زِ مَجنون پُرس
تا که در سَر چِهاست مَجنون را
گُمرَهیهایِ عشق بَردَرَّد
صد هزاران طَریق و قانون را
ای صَبا تو بُرو بگو از من
از کَرَم بَحرِ دُرِّ مَکْنون را
گر چه از خشم گفتهیی نَکُنَم
روحْ بَخش این حَماءِ مَسْنون را
شَمسِ تبریز موسیِ عَهْدی
در فِراقَت مَدارهارون را
بازخوان ای حکیمْ اَفْسون را
از برایِ عِلاجِ بیخَبَری
دَرج کُن در نَبیذْ اَفْیون را
چون نداری خَلاص، بیچون شو
تا بِبینی جَمالِ بیچون را
دلِ پُرخون بِبین تو ای ساقی
دَردِه آن جامِ لَعْلِ چون خون را
زانک عقل از برایِ مادونی
سَجده آرَد زِ حرصْ هر دون را
باده خواران به نیم جو نَخَرند
این دو قُرصِ دُرُستِ گَردون را
نَخْوَتِ عشق را زِ مَجنون پُرس
تا که در سَر چِهاست مَجنون را
گُمرَهیهایِ عشق بَردَرَّد
صد هزاران طَریق و قانون را
ای صَبا تو بُرو بگو از من
از کَرَم بَحرِ دُرِّ مَکْنون را
گر چه از خشم گفتهیی نَکُنَم
روحْ بَخش این حَماءِ مَسْنون را
شَمسِ تبریز موسیِ عَهْدی
در فِراقَت مَدارهارون را
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.