هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و غم شدید خود می‌گوید که تحمل آن برایش دشوار است. او از معشوق می‌خواهد که به او نزدیک شود و غمش را کاهش دهد، زیرا دیگر توان تحمل این درد را ندارد. همچنین، اشاره می‌کند که درمانی برای درد دلش وجود ندارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و غمگینانه در شعر وجود دارد که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد شدید عشق و ناامیدی نیاز به بلوغ ذهنی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۲

دلم زین بیش غوغا بر نتابد
سرم زین بیش سودا بر نتابد

ز شوقت بر دل دیوانهٔ ماست
غمی کان سنگ خارا بر نتابد

غمت را گو بدار از جان ما دست
که این ویرانه یغما بر نتابد

بیا امشب مگو فردا که اینکار
دگر امروز و فردا بر نتابد

سرت در پای اندازیم چون زلف
اگر زلفت سر از پا بر نتابد

عبید از درد کی یابد رهائی
چو درد دل مداوا بر نتابد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.