هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به توصیف معشوق و زیبایی‌های او می‌پردازد. از گیسوی پریشان، چهره‌ی ماه‌گونه، و نگاه فریبنده‌ی معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هر کسی آرزوی بوسه‌ای از او دارد. شاعر همچنین از تأثیرات عشق و دل‌باختگی بر خود می‌نالد و درد فراق را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است نیاز به درک ادبی بالاتری داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۴۱

دوش لعلت نفسی خاطر ما خوش میکرد
دیده میدید جمال تو و دل غش میکرد

روی زیبای تو با ماه یکایک میزد
سر گیسوی تو با باد کشاکش میکرد

سنبل زلف تو هرلحظه پریشان میشد
خاطر خستهٔ عشاق مشوش میکرد

زو هر آن حلقه بر گوشهٔ مه میافتاد
دل مسکین مرا نعل در آتش میکرد

تیر بر سینه‌ام آن غمزهٔ فتان میزد
قصد خون دلم آن عارض مهوش میکرد

از خط و خال و بناگوش و لب و چشم و رخت
هر که یک بوسه طمع داشت غلط شش میکرد

پیش نقش رخ تو دیدهٔ خونریز عبید
صفحهٔ چهره به خونابه منقش میکرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.