هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر دلدادگی و عشق عمیق شاعر به معشوق است. او توصیف می‌کند که چگونه ذهن و قلبش تنها درگیر معشوق است و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند جای آن را بگیرد. شاعر از تأثیرات عشق بر زندگی خود می‌گوید و اینکه چگونه این عشق قدیمی در وجودش ریشه دوانده و جدا شدنی نیست.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و زبان شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۷

نقش روی توام از پیش نظر می‌نرود
خاطر از کوی توام جای دگر می‌نرود

تا بدیدم لب شیرین تو دیگر زان روز
بر زبانم سخن شهد و شکر می‌نرود

عارض و زلف دو تا شیفته کردند مرا
هرگزم دل به گل و سنبل تر می‌نرود

مستی و عاشقی از عیب بود گو میباش
«در من این عیب قدیم است و بدر می‌نرود»

دوستان از می و معشوق نداریدیم باز
«که مرا بی می و معشوق بسر می‌نرود»

غم عشقش ز دل خستهٔ بیچاره عبید
گوشه‌ای دارد از آنجا به سفر می‌نرود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.