هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به موضوعاتی مانند عشق، رهایی از قید و بندها، و جستجوی معنویت می‌پردازد. شاعر از معشوق می‌خواهد تا با نگاهی دلنواز، عاشقان را شاد کند و از ظلم و ستم بگذرد. همچنین، به مفاهیمی مانند رهایی از دغدغه‌های دنیوی و رسیدن به آرامش درونی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۵۲۸

زلف معنبر برفشان گو جان ما بر باد شو
جعد مسلسل بر گشا گو بنده‌ای آزاد شو

چشم مکحل باز کن بر عاشقان افکن نظر
گو در میان مردمان عاشق کشی بنیاد شو

در خانقه سر خوش درآ گو شیخ شهر از دین برا
بگذر به مسجد گو خلل در حلقهٔ زهاد شو

خالی کن اقلیم دلم از لشگر ظلم و ستم
گو در زمان حسن تو ویرانه‌ایی آباد شو

ای در دل غم پرورم صد درد بی‌درمان ز تو
یک مژده درمان بده گو دردمندی شاد شو

از خاطر من بر مدارای ناصح شیرین ادا
کوه غم آن سنگ دل گو محتشم فرهاد شو
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.