هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساس خیانت و توطئه‌ای که از سوی یار و دشمنانش حس می‌کند، سخن می‌گوید. او از نشانه‌هایی که در رفتار اطرافیان می‌بیند، به وجود توطئه‌ای برای قتل خود پی می‌برد. همچنین، از تغییر رفتار یار و ارتباط پنهانی او با دیگران شکایت دارد. شاعر با توصیف حالات و رفتارهای مختلف، احساس ناامنی و اضطراب خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و روان‌شناختی مانند خیانت، توطئه و اضطراب است که درک آن‌ها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی پیچیده، فهم متن را برای سنین پایین‌تر مشکل می‌کند.

غزل شمارهٔ ۴۳۰

به دشمن یارئی در قتل خود از یار می‌فهمم
اشارتها که هست از هر طرف در کار می‌فهمم

ازین بی‌وقت مجلس بر شکستن در هلاک خود
نهانی اتفاق یار با اغیار می‌فهمم

چو پرکارانه طرح قتل من افکنده آن بدخو
که آثار غضب در چهره‌اش دشوار می‌فهمم

به می‌خوردن مگر هر دم ز مجلس می‌رود بیرون
که پی پرکاری امشب در آن رفتار می‌فهمم

چو نرگس بس که امشب یار استغنار کند با من
سرش گرمست از پیچیدن دستار می‌فهمم

به نامحرم نسیمی دارد آن گل صحبت پنهان
من این صورت ز رنگ آن گل رخسار می‌فهمم

ز عشق تازه باشد محتشم دیوان نگارنده
چو مضمونها که من زان کلک مضمون بار می‌فهمم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.