هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از رهایی از دردها و غم‌های دنیوی سخن می‌گوید. او از شستن دل و جان از آلودگی‌های دنیا، دوری از تعلقات مادی، و پاک‌سازی خود از هرگونه وابستگی و رنگ و بوی دنیوی صحبت می‌کند. شاعر همچنین به نوعی از مراحل سلوک عرفانی و رهایی از نفس اماره اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رهایی از تعلقات دنیوی و سلوک عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۵

زنگ دل از آب روی شستیم
وز درد هوا سبوی شستیم

دل را به کنار جوی بردیم
وز یار کناره جوی شستیم

از شهر شما دواسبه راندیم
از خون سر چار سوی شستیم

جان را به وداع آفرینش
از عالم تنگ خوی شستیم

سجاده به هشت باغ بردیم
دراعه به چار جوی شستیم

نه قندز شب نه قاقم روز
چون دست ز هر دو موی شستیم

گفتی که دهان به هفت خاک آب
از یاد خسان بشوی، شستیم

گفتی ز جهان نشسته‌ای دست
در گوش جهان بگوی شستیم

از زن صفتی به آب مردی
حیض همه رنگ و بوی شستیم

زان نفس که آب روی جستی
ما دست ز آبروی شستیم

خاقانی‌وار تختهٔ عمر
از ابجد گفت‌گوی شستیم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.