هوش مصنوعی:
این شعر از حسرت و رنج عاشقانه سخن میگوید، با تصاویری از گلها، اشک، و داغ دل. شاعر از تیرهبختی، عشق ناکام، و رنجهای روحی میگوید و از طبیعت بهعنوان نماد احساسات خود استفاده میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و غمانگیز است که درک آن به بلوغ عاطفی و شناختی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۸۸
هر شبم داغی چنان در گلخن تن بشکفد
کز عقیقی اشکم این فیروزه گلشن بشکفد
تیرهبختی بین که چون نعشم ازین منزل برند
تازه گلهای تجلی تا به روزن بشکفد
جان شهید غم به ذوقی داد کز خونش اگر
آب یابد باغ گل پیش از دمیدن بشکفد
نقش بت باشد به جای داغ تعویذ جگر
لالهزاری کز سر خاک برهمن بشکفد
در چمن خندیدن گل نوحه برخود کردن است
غنچهای را وقت خوش کز دود گلخن بشکفد
جان فدای جلوهای کردم که از شادی کفن
چون گلستان از گریبان تا به دامن بشکفد
ای که میگویی فصیحی بشکف اندر باغ دهر
کو دو عالم تلخکامی تا دل من بشکفد
کز عقیقی اشکم این فیروزه گلشن بشکفد
تیرهبختی بین که چون نعشم ازین منزل برند
تازه گلهای تجلی تا به روزن بشکفد
جان شهید غم به ذوقی داد کز خونش اگر
آب یابد باغ گل پیش از دمیدن بشکفد
نقش بت باشد به جای داغ تعویذ جگر
لالهزاری کز سر خاک برهمن بشکفد
در چمن خندیدن گل نوحه برخود کردن است
غنچهای را وقت خوش کز دود گلخن بشکفد
جان فدای جلوهای کردم که از شادی کفن
چون گلستان از گریبان تا به دامن بشکفد
ای که میگویی فصیحی بشکف اندر باغ دهر
کو دو عالم تلخکامی تا دل من بشکفد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.